اهمیت فلسطین در اسلام و مسؤولیت ما

نویسنده: استاد ضیاءاحمد فاضلی

فلسطین، سرزمینی است مربوط به شام قدیم.  فلسطین دیار پیامبران اولوالعزمی چون حضرت ابراهیم ، پدر امت اسلام، حضرات اسحاق و یعقوب، داود و سلیمان و یحی و ذکریا ، سلیمان و داود و موسی و عیسی -علیهم السلام- است که مسجد مقدس الاقصی -اولین مسجدی که بعد از مسجد الحرام ساخته شده است- چون نگینی درخشان در آن موقعیت گرفته است.

و اما ما مسلمانان از چندین جهت با فلسطین در ارتباطیم:

فلسطین دیار محبوب و محترم پیامبران:

از آن جا که پیامبران الهی همه دارای رسالتی واحد بوده‌اند و همه، مردم را به دین مقدس اسلام فرا می‌خواندند، جناب حضرت محمد رسول الله -صلی الله علیه وسلم-  به عنوان آخرین پیامبر الهی که دین اسلام به وسیله شان تکمیل گردید، وارث تمام پیامبران قبل از خود به شمار می‌روند، لهذا، فلسطین به عنوان جایگاه پیامبران و مهبط وحی، دیار مقدس و محترمی است که پیامبر ما وارث اصلی آن بوده و قیام برای محافظت و نگه داشت حرمت و احترام آن  را وظیفۀ خود می‌دانستند.  

فلسطین معراج گاه نبی مکرم اسلام:

در آیت اول سوره اسراء می‌خوانیم؛ ترجمه: (پاک و منزّه است خدایی که بنده‌اش را در یک شب، از مسجد الحرام به مسجد الاقصی -که گرداگردش را پربرکت ساخته‌ایم- برد، تا برخی از آیات خود را به او نشان دهیم؛ چرا که او شنوا و بیناست).

طوری که در این آیت متبرکه وارد است، الله متعال آخرین پیامبرش یعنی حضرت محمد رسول الله را در پاسی از شب، از مسجد الحرام، مکه به مسجدالاقصی فلسطین برد. بعد از این که پیامبران الهی در عالَم ارواح، به امامت نبی اکرم در مسجد الاقصی نماز گزاردند، الله متعال از آن جا آخرین رسول محبوب خود را به مکان قاب قوسین او ادنی، رسانده و ملکوت آسمان‌ها را به قدرت خویش به وی نمایاند. و در همین معراج پر برکت است که ادای نماز به مسلمانان به عنوان فریضه‌ای اسلامی از جانب الله متعال مقرر گردید.

فلسطین قبلۀ اول مسلمین:

مسلمانان بر اساس فرمان الله -جل جلاله- موظف گردیدند، نمازهای خود را  به سمت بیت المقدس بر پا دارند.  یعنی آن دیار مقدس سال‌ها اولین قبله نماز مسلمانان بود تا هفده ماه بعد از هجرت نبی مکرم به مدینه منوره که به امر الله متعال، قبله دوم مسلمانان که کعبه معظمه باشد به آنان معرفی گردید.

فلسطین دیار مسلمانان یکتا پرست:

سرزمین فلسطین در دوران خلافت دومین خلیفه پیامبر، امیر مؤمنان حضرت عمربن الخطاب -رضی الله تعالی عنه- در سال637 میلادی، آغوش گرم خویش را بر روی فرزندان اصیل خود گشود و پذیرای رسالت آسمانی اسلام گشت. از آن زمان تا به اکنون به عنوان دیاری اسلامی، در کنار سایر کشورهای اسلامی، به حساب می‌آید.

با توجه به خصوصیات فوق است که فلسطین از جایگاه بسیار والایی در نزد اسلام و امت اسلامی برخوردار بوده و مسلمانان، آن را  نه به عنوان سرزمینی عادی بلکه، بعد از مکۀ مکرمه و مدینۀ منوره، به مرتبه سومین مکان مقدس اسلامی خود، می‌نگرند.  پیامبر ما -صلی الله علیه وسلم- در این باره فرموده‌اند: «پاداش یک نماز شخص در مسجد الاقصی برابر با پنجاه‌هزار نماز  و اجر یک نماز در مسجد من (مسجد النبی) برابر با پنجاه‌هزار نماز و پاداش یک نماز در مسجد الحرام برابر با یک‌صدهزار نماز در غیر آن می باشد» [روایت از: ابن ماجه]

و همچین فرموده‌اند: جز به قصد زیارت سه جایگاه، مسلمانان، نباید بار سفر بر بندند: (مکۀ مکرمه ، مدینۀ منوره و مسجد الاقصی در فلسطین) [روایت از: صحیح مسلم]

آری خوانندۀ محترم!  این فضلیت بزرگ برای هیچ مکان و جایگاه دیگری در روی زمین به جز همین سه مکان مقدس از سوی اسلام داده نشده است.

و اما سرگذشت فلسطین اسلامی:

در طول تاریخ یک‌هزار و چندصد سالۀ فلسطین اسلامی، متأسفانه این دیار پاک پیامبران الهی، در معرض تهاجمات سنگینی از جانب کفار به گونۀ ذیل قرار گرفته است:

جنگ‌های صلیبی:  

این حملات وحشیانه که توسط صلیبیون مسیحی اروپایی، در قرن یازدهم میلادی به وقوع پیوست منجر به تسخیر فلسطین و بیت المقدس در سال 1099 میلادی، توسط  این جنایتکاران گردید، تا این که، فاتح و قهرمان  بزرگ امت اسلامی، صلاح الدین ایوبی، آن را پس از هشتاد و هشت سال  در سال 1187 میلادی از چنگال صلیبیان خارج کرده و دو باره به آغوش اسلام برگرداند.

جنگ‌های صلیبی ـ صهیونی:

در سال 1917 میلادی، یعنی در جریان جنگ جهانی اول، کشور مسیحی انگلستان، فلسطین و بیت المقدس را به تصرف خود در آورد، و با اوج گرفتن مقاومت و جهاد اسلامی در برابر آن، بالآخره، فلسطین به سخت‌ترین مصیبت خود، در سال 1948 میلادی، زمانی مواجه شد که انگلستان، این سرزمین مقدس را به دست جنایتکارانی بدتر از خود،  بدترین مفسدان عالم، یعنی صهیونیست‌های یهودیی که از هر گوشۀ عالم در آن جا تجمع نموده بودند، سپرد.

ادامه این اشغال و ظلم تاریخی، که تا حال به همکاری مستقیم، انگلیس‌ها و امریکاییان، و همکاری‌های سایر کشورهای صلیبی اروپا و قسمتی از کشورهای کفری عالم، همراه با مقاومت و جهاد خستگی‌ناپذیر ملت فلسطین در برابر آن، ادامه دارد؛ موجب بار آمدن خسارات، جانی و مالی فراوانی برای مسلمانان فلسطینی گشته است. چنان که تا به حال صدها هزار نفر از برادران فلسطین ما، برای دفاع از کشور خود شهید و زخمی شده‌اند، ملیون‌ها نفر از آنان از خانه و کاشانۀ خود مجبور به مهاجرت به دشت‌های مصر و اردن و سوریه و.. شده  و اموال و جایداد و خانه‌های شان توسط صهاینه غصب گردیده است…

و اما اکنون:

اخیراً امریکای جنایتکار با یک اقدام بی شرمانه با سوء استفاده از وضع اسفبار جهان اسلام، قدس شریف را پای تخت اسرائیل اعلان نموده و خطرناکترین پلان منهوسش را در جهت یهودی سازی این سرزمین مسلمان ها می خواهد  به اجرا گذارد. این اقدام ظالمانه، که بر خلاف تمام موازین حقوق بشری و ارزش های انسانی است، به هیچ وجه برای امت اسلامی قابل قبول و تحمل بوده نمی تواند و اگر امت اسلامی در برابر آن نه ایستد؛ معاذالله خطر از دست دادن قبلۀ اول ما چند برابر می شود.

وظیفۀ ما در برابر این اقدام ظالمانه:

در این برابر، هم حکام کشورهای اسلام و هم ملت های اسلامی مسؤولیت های سنگینی دارند؛

ـ برای حکام کشورهای اسلامی فرض است تا بر سر غیرت آمده و در برابر این اقدام وحشیانۀ امریکا بایستند؛ از هر سو وی را تحت فشار قرار داده، هرگونه روابط: سیاسی، اقتصادی و دادستدشان را با وی تحریم نمایند؛ همه با هم تا ملغی ساختن کامل این اقدام ظالمانه و بلکه تا آزادی کامل قدس و برگشتاندن کامل حق فلسطیان به ایشان متحد و یک پارچه شده و با توکل به الله ذوالجلال، از خود صلاح الدین های زمان به تاریخ اسلام و بشر به یادگار گذارند.

ـ وظیفۀ ملت های مسلمان این است که با تمام وجود در برابر آن بایستند؛ با تظاهرات ملیونی شان، میزان نفرت خود از یهود و همدستان ایشان را ابراز داشته و دولت ها شان را تا ادای کامل مسوولیت های آن ها که قبلاً گفته شد، تحت فشار شدید قرار دهند.

ـ  هرگونه معامله و دادستد با شرکت ها و جهت های متعلق به یهود و نصارا و ورود کالاهای آن ها را متارکه نموده و از هیچ تلاشی از پا ننشینند..

ـ با دعاهای سوزان خویش –به خصوص در دل شب ها- پایه های جاهلیت را متزلزل و کاخ صهیونزم و حامیان صلیبی ایشان را متلاشی سازند.

صهیونیزم غدار و حامیان صلیبی شان باید بدانند که حساب قدس از سایر نقاط جهان اسلام متفاوت است؛ آن ها اگر توانستند با دسیسه های شوم خود عراق، سوریه و یمن را به این حالت بکشانند اما کور خوانده اند که هر گز در مسألۀ قدس به آرزوی شوم خود نخواهند رسید، مگر آن ها شیخ احمد یاسین ها، رنتیسی‌­ها، و رهروان صادق آنها و نیز حماسه های حماس، مجاهدت های جهاد اسلامی؛ و مهم‌تر از همه ارادۀ پولادین ملت آزاده، همیشه بسنگر، جان‌فدا و سربکف فلسطین را از یاد برده اند؟ مگر در همین چند ماه قبل در برابر ارادۀ قوی مسلمان های قدس در مخالفت با نصب دروازه های الکترونیک بر ورودی های مسجد الاقصی به زانو درنیامدند؟

بالاتر از همه؛ امروز زمینه تحقق یکی از وعده های الهی بیش از هر زمانی دیگر مساعد شده است و آن این که، زمانی نصرت الله –عزوجل- به سراغ یک قوم می رسد که جز به نصرت الهی، هر گونه امید و طمع از غیر را از دل برکنند؛ اگر بقایای امیدی که تا دیروز از مسلمانان عالَم داشتند – و چه بسا همین امر به سان ابری، آسمان توکل شان را ابرآلود می داشت- امروز دیگر با این وضعیتی که دامنگیر عالَم اسلام است، هیچ شائبه‌ای باقی نمانده تا میان توکل خالص ایشان و نصرت الهی حایل شود. پس این فشار –ان شاءالله- آخرین فشار جاهلیت خواهد بود و لحظه های پیروزی نزدیک خواهد شد. حامیان قدس، بیش از هر زمانی دیگر، مصداقیت سنت الهی را پیدا کرده اند؛ سنتی که از آن چنین تعبیر شده است: «حَتَّىٰ إِذَا اسْتَیْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ قَدْ کُذِبُوا جَاءَهُمْ نَصْرُنَا فَنُجِّیَ مَن نَّشَاءُ وَلَا یُرَدُّ بَأْسُنَا عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِینَ» [یوسف: ١١٠] ([مردم با انبیاء چندان ضدیت کردند] تا آنجا که رسولان مأیوس شده و گمان کردند که مورد تکذیب قرار گرفته [و دیگر هیچ کس تصدیق آنها را نخواهد کرد] در آن حال بود که یاری و نصرت ما به سراغ ایشان آمد؛ [سرانجام] آنان را که خواستیم نجات یافتند؛ و مجازات و عذاب ما از قوم تبهکار بازگردانده نمی‌شود!)

و مسلمانان مظلوم دنیا نیز از هر زمانی دیگر به این اخلاص نزدیکتر شده اند؛ چرا که شرایط حاکم بر جهان کفر و اسلام، ثابت ساخت که امیدهای گذشته به محورهای مدعی دفاع از حقوق بشر؛ اعم از قدرت های جهانی، تا سازمان های حقوقی کاملاً بی اساس و بی جا بوده است؛ و بلکه قهرمانان خودخواندۀ حقوق بشر؛ چون: سوچی های زمان؛ خود بیش از دیگران، به نسل کشی طبقات ضعیف جامعه جسارت نشان می دهند.. پس اگر واقعاً امت اسلامی قدر این اخلاص را دانسته و دعاهای جانسوز و آه سحرگاهی خود را بدرقۀ راه آن سلحشوران بسازد –که انشاءالله خواهد ساخت – پس زود است که وعدۀ الهی متحقق شده؛ به زودی طلایه های پیروزی نمایان و نصرت الهی تحقق یابد: «وَیَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ» [الروم: ۴] (و در آن روز، مومنان غریو شادی سر خواهند داد).

 

اشتراک گذاری
فروغ اندیشه وب‌سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *