اینگونه از رمضان استقبال میکنیم!
- فروغ اندیشه
- مقالات تربیتی

نویسنده: احسان الفقیه
ترجمه: احمدالله مهاجر
بدون تردید، لحظهٔ وداع، اگر با عمل نیکو همراه باشد، شعلهای از شوق و اهتمام را در قلب انسان میافروزد و او را به بهرهگیری از فرصت باقیمانده وا میدارد؛ این حقیقتی است که همچون خورشید در سیرهٔ رسولالله صلیاللهعلیهوسلم میدرخشد.
چنانکه عرباض بن ساریه حدیثی را روایت میکند که: «صلى بنا رسول الله صلى الله علیه وسلم ذات یوم ثم أقبل علینا فوعظنا موعظه بلیغه ذرفت منها العیون ووجلت منها القلوب، فقال قائل: یا رسول الله کأن هذه موعظه مودع فماذا تعهد إلینا؟!..» (روزی پیامبر صلیاللهعلیهوسلم برای ما نماز خواند و سپس به سوی ما رو آورد و موعظهای بلیغ بیان فرمود که اشک از دیدگان جاری ساخت و دلها را لرزاند. یکی از صحابه عرض کرد: ای رسول خدا! گویا این سخن وداع است، پس ما را به چه سفارشی توصیه میفرمایید؟!…)
در اینجا میبینیم که صحابه با ژرفنگری از موعظه رسولالله صلیاللهعلیهوسلم بوی وداع را استشمام کردند؛ چون اشکها جاری شد و دلها به تپش افتاد؛ همین احساس، آنان را به بهرهگیری از لحظات وا داشت، تا اینکه از ایشان خواستند تا وصیتی جاودانه برایشان به یادگار بگذارد.
همچنان، در حجه الوداع، زمانی که جمعیتی بیسابقه جمع شده بودند، پیامبر صلیاللهعلیهوسلم جانِ نصایح خود را در جملهای کوتاه اما عمیق بیان فرمود و سپس گفت: «لعلی لا ألقاکم بعد عامی هذا» (شاید پس از امسال دیگر شما را نبینم.)
این احساس نزدیک شدن به پایان سفر، پیامبر را به بیان گرانبهاترین وصیتها وادار میکرد؛ وصیتی که همچون نوری در تاریکی مسیر زندگی را روشن میسازد. زیرا ایشان در لابهلای صحبتهای هود فرمودند: «إذا قمت فی صلاتک، فصل صلاه مودع» (هرگاه به نماز ایستادی، چنان نماز بگزار که گویی آخرین نماز توست.)
واقعاً رسولالله صلیاللهعلیهوسلم به یک قاعدهای بزرگی ما را راهنمایی کرده است که هر کار نیک و خیر را چنان انجام دهیم گویا آخرین عمل نیک ماست.
ای کاش ما نیز رمضان را با چنین احساسی استقبال کنیم؛ استقبال وداعکنندهای که از یک سو شادمان و امیدوارکننده باشد و از سوی دیگر با خود بگوییم: شاید این آخرین رمضان من باشد.
این اندیشه، خیالی گذرا یا فریب نفس نیست؛ بلکه حقیقتی است که آرزوهای دنیایی آن را به دست فراموشی سپردهاند؛ آیا نمیدانیم که مرگ ناگهان میآید؟ چه کسی میداند آیا فرصتی دیگر برای روزه گرفتن و شبزندهداری خواهد داشتیم یا خیر؟!
شاعری در تین مورد زیبا میسراید:
یا من بدنیاه انشغل وغره طول الأمل
الموت یأتی بغته والقبر صندوق العمل
(ای آنکه دنیا تو را سرگرم ساخته و آرزوهای دور و دراز تو را فریب داده است؛ بدان که مرگ ناگهانی میآید و قبر صندوق عمل است.)
بیایید رمضان را همچون وداعکنندهای استقبال کنیم.
نمازی بخوانیم که گویا آخرین نمازی است که در زندگی خود میخوانیم؛ در حالی که مرگ در کنار تو ایستاده و چشم انتظار پایان رکوع و سجدهٔ ماست.شبهای رمضان را همچون آخرین شبهایی بیدار باشیم که در آن زمزمههای قرآن را میشنویم و میخوانیم، با هر آیهای تدبر کنیم و با هر نغمهای اشک بریزیم؛ زیرا به زودی این لحظات شیرین از دست خواهیم داد.
روزه بگیریم چنانکه گویی این آخرین روزهٔ ماست؛ زبان، چشمان، گوشها، دستان و قلب را همه به روزه واداریم و در برابر گناهان بایستیم و بگوییم: این آخرین جدایی میان من و توست!
قرآن را همچون آخرین بار تلاوت کنیم؛ هر آیهای که ذهن ما از آن غافل شود، دلما بر آن حسرت بخورد، درنگ کنیم، تدبر کنیم و اشک بر چهره جاری سازیم؛ زیرا شاید دیگر فرصتی برای شنیدن کلمات خدا نداشته باشیم.
از مال خود همچون وداعکنندهای صدقه بدهیم؛ با دلی پاک و آغوشی گشوده، بیآنکه حسرتی در دل داشته باشیم. آیا روزی فرا نمیرسد که آرزو میکنیم اس کاش همهٔ داراییخود را در راه خدا صدقه داده باشیم؟!
ای پروردگار مهربان! ما را به رمضان برسان و توفیق بندگی در آن را نصیبمان گردان و ما را از آزادشدگان از آتش دوزخ قرار بده.
آمین
