تکبر

کبر و نخوت نکوهیده می باشد و خداوند«ج» در چند جا از قرآن کریم کبر را عملی زشت و ناپسند دانسته و هر فرد جبار و متکبری را نکوهیده است. از آن جمله می فرماید:

(ساصرف عن آیاتی الذین یتکبرون فی الارض بغیرالحق)  از آیات خود کسانی را باز می دارم در زمین به ناحق تکبر می ورزند و خیشتن را بالاتر ازآن می دانند که آیات مارا بپزیرند و راه انبیا را در پیش گیرند.

و در دیگر جا می فرماید : ( کذالک یطبع الله علی کل قلب متکبر جبار )

این چنین خداوند ن«ج» بر قلب هر فرد متکبر و زورگو مهر می نهد.

و پیامبر «ص» فرموده است: (لا یدخل الجنه من کان فی قلبه مثقال حبه من خردل من کبرولا یدخل النار من کان فی قلبه مثقال حبه من خردل من ایمان) سند

کسی که هم وزن یک دانه خردل از تکبر و بزرگی در دل داشته باشد، داخل بهشت نمی شود. و کسی که هم وزن یک ذره ایمان دردل داشته باشد (بطوردایم) داخل دوزخ نمی‌شود.

 کبر دو نوع است:

کبر باطن وکبر ظاهر، کبر باطن خلقی است درنفس، که اعمال انسان ثمره آن خلق می باشد کبر ظاهر همان اعمالی است که از جوارح انسان صادر می شود و موجب پیداشدن حالتی و عزتی منفی در انسان می گردد، به گونه ای که شخص متکبر خویشتن را از دیگران بالاتر و بهتر می داند و از این رو بادی اندر نفس او پیدا می شود که دیگران را حقیر می شمارد و به همین خاطر است که پیامبر «ص» فرمودند: ( اللهم انی اعوذ بک من نفخه الکبریاء ) سند

خدایا از دمیدن بار کبر وخود بزرگ بینی به تو پناه می برم .    

و تکبر بر سه قسم است:

قسم اول: تکبر بر خداوند «ج» : کفر  زشت ترین انواع کبر می باشد و علت آن جهل محض و طغیان بی حد ست و نمونه آن نمرود بن کنعان است که در نفس خود جنگ با پروردگار آسمان را می اندیشید و مانند فرعون و امسال او که دعوی ربوبیت میکرد ند تا آ نجا  که  فرعون ننگ می داشت که  بنده ی  خدا « ج »  باشد و می گفت:   ( انا ربکم الاعلی )

قسم دوم: تکبر بر پیامبران است به این معنی که از روی تکبر وخود برتری نفس به خود اجازه نمی دهد که از انسانی به مانند دیگر انسان ها فرمان برداری نماید این گونه افراد نیز کافرند و در تاریکی جهل می ما نند لذا  از اطاعا ت و فرمان برداری پیامبران خودداری می کنند و می پندارند که حق به جانب آنهاست.

قسم سوم: تکبر بر بنده گان است وآ ن به این گونه است که نفس خود را بزرگ بدارد و دیگران را حقیر و کوچک شمرد پس درین صورت نفس او از دیگران فرمان برداری نمیکند و مدعی است که بر آنان برتری دارد و باید مطیع و فرمانبرداراو باشند. و این تکبر سبب های زیادی دارد مانند: تکبر در علم، تکبر در عمل وعبادت، تکبر در امور دنیوی، تکبر به سبب حسب و نسب، تکبر به سبب مال، تکبر به سبب قدرت و قهرمان بودن، و تکبر به سبب زیادی اتباع ویاران وشاگردان وغلامان وپسران  می باشد.

انسان ها و به خصوص مسلمانان باید ازین انواع تکبر  خودرا حفظ بدارند.


نویسنده: میر ضیاء الحق “فریاد”

اشتراک گذاری
فروغ اندیشه وب‌سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *