جنگ غزه نماد رویارویی حق و باطل
- فروغ اندیشه
- مقالات بیداری اسلامی

نویسنده: استاد امین الله معتصم
«قسمت دوم»
امت اسلامی در وضعیت کنونی، مصداق روشن فرمایش پیامبر اکرم ﷺ است که فرمودند:
«یُوشِکُ الأُمَمُ أَنْ تَدَاعَى عَلَیْکُمْ کَمَا تَدَاعَى الأَکَلَهُ إِلَى قَصْعَتِهَا».
فَقَالَ قَائِلٌ: وَمِنْ قِلَّهٍ نَحْنُ یَوْمَئِذٍ؟
قَالَ: «بَلْ أَنْتُمْ یَوْمَئِذٍ کَثِیرٌ، وَلَکِنَّکُمْ غُثَاءٌ کَغُثَاءِ السَّیْلِ، وَلَیَنْزِعَنَّ اللَّهُ مِنْ صُدُورِ عَدُوِّکُمُ الْمَهَابَهَ مِنْکُمْ، وَلَیَقْذِفَنَّ اللَّهُ فِی قُلُوبِکُمُ الْوَهْنَ».
فَقَالَ قَائِلٌ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، وَمَا الْوَهْنُ؟
قَالَ: «حُبُّ الدُّنْیَا وَکَرَاهِیَهُ الْمَوْتِ»
ــ سنن أبی داوود (۴/۱۸۴)
یعنی: «نزدیک است زمانی فرا برسد که امتهای دیگر بر شما هجوم آورند، همانگونه که گرسنگان بر سر ظرف غذا هجوم میآورند». یکی از صحابه پرسید: «آیا آن روز تعداد ما اندک خواهد بود؟» فرمودند: «نه، بلکه شما زیاد خواهید بود، اما چون کف روی آب، بیوزن و بیاثر. الله مهابت شما را از سینهی دشمنانتان برخواهد داشت، و در دلهای شما سستی خواهد انداخت». پرسیدند: «ای رسول خدا، سستی چیست؟» فرمودند: «محبت دنیا و ترس از مرگ».
از همان روزی که فلسطینیان نگذاشتند محبت دنیا و ترس از مرگ میان آنان و مبارزه برای آزادی سرزمینشان فاصله بیندازد، الله متعال برایشان زمینهی فراهمسازی نیرو و قوتی را مساعد ساخت که بتوانند با آن به مقابلهی ارتش تا دندان مسلح اسرائیل بروند.
آمادگی، ایستادگی و پیروزی مجاهدان فلسطینی در نبرد «طوفان اقصی»، در حقیقت اتمام حجتی الهی است تا امت اسلامی دیگر در هیچ نقطهای از دنیا نتواند با توجیه تنبلی و بیبرنامهگی، شانه از زیر بار مقابله با طرحهای شیطانی دشمنان خالی کند. این طوفان ثابت کرد که اگر نیروی انسانی مؤمن، متعهد، متخصص، با برنامه، آمادهی فداکاری، و برخاسته از بطن جامعه وجود داشته باشد، اولاً میتواند برای مقابله با قدرتهای جهانی آمادهگی لازم را فراهم کند، و ثانیاً توان آن را دارد که قویترین ماشین جنگی جهان را از کار بیندازد و دست متجاوزان را کوتاه سازد.
اکنون که بر همگان روشن شده امت اسلامی نه آزادی دارد، نه استقلال، نه کرامت، و نه جایگاهی در جامعهی جهانی؛ و ثابت شده که غرب به دلیل اتحاد، برنامهریزی و امکانات خود، به آسانی میتواند اهداف شومش را در سرزمینهای اسلامی پیاده کند، دیگر هیچ بهانهای برای کوتاهی، تنبلی و بیعملی باقی نمانده است.
نکتهی مهم دیگر که باید برای همهی مسلمانان روشن باشد، تداوم همیشگی نزاع میان حق و باطل است. اگر این نزاع در فلسطین پایان یابد، در نقطهی دیگری از امت اسلامی شعلهور خواهد شد. چنانکه رئیسجمهور آمریکا، جو بایدن، در آغاز جنگ غزه به صراحت گفت: «اگر اسرائیل وجود نمیداشت، ما برای منافعمان مجبور بودیم آن را ایجاد کنیم».
فلسفهی وجودی اسرائیل نیز بر همین مبناست. انگلیس به عنوان قدرت اول قرن بیستم، اسرائیل را برای منافع استعماری خود ایجاد کرد، و پس از آن آمریکا از این موجودیت با تمام توان حمایت نمود تا به بزرگترین قدرت نظامی منطقه تبدیل گردد. زمانی که ملت فلسطین موفق شود این پایگاه شیطانی را برچیند، قدرتهای بزرگ برای تأمین منافعشان ناگزیر خواهند شد نقطهی دیگری از سرزمین اسلامی را برای ایجاد چنین پایگاهی انتخاب کنند، و هر کشوری که انتخاب شود، به سرنوشت فلسطین دچار خواهد شد؛ همانگونه که امروز مردمان مصر، اردن و سوریه از راههای دیگر در قید و بند قرار گرفتهاند.
بنابراین برای امت اسلامی راهی جز آمادگی همهجانبه باقی نمانده است؛ زمینه برای این آمادگی کاملاً فراهم است، و اگر از طوفان اقصی الهام نگیریم ــ طوفانی که برتری حق و شکست باطل را به اثبات رساند ــ این روند غمانگیز ادامه خواهد یافت تا امت اسلامی در نهایت مجبور شود زیر ضربات پیدرپی دشمن، انقلابی مادی و معنوی در خود و سرزمین خود برپا کند. در این صورت، هزینهی آزادی بسیار سنگینتر خواهد شد. اگر فلسطینیان هفتاد سال پیش آگاهی کافی میداشتند و حاضر میشدند ده هزار قربانی آگاهانه تقدیم کنند، کار به اینجا نمیکشید.
کلیات آمادگی و اعداد در منطق اسلامی
آمادگی که الله تعالی در قرآن امر فرموده و پیامبر اکرم ﷺ در ۲۳ سال حیات نبوی خویش به صورت عملی پیاده کرد، و امروز مجاهدان فلسطینی نماد کامل آناند، شامل موارد زیر است:
-
تربیت انسان مؤمن، متعهد، متخصص، بیدار و آمادهی مبارزهی پیوسته و طولانی.
-
ساختن نظام و ساختاری منسجم که افراد را بهگونهای منظم، در کنار هم قرار داده و از مجموع تواناییها موجی خروشان ایجاد کند.
-
تجهیز این ساختار با ابزار دفاعی و هجومی متناسب با شرایط زمان و مکان، شامل مراکز تحقیقاتی، رسانههای هدفمند، سازمان استخبارات قوی، اقتصاد پایدار، پایگاههای استراتژیک، پیمانهای قابل اعتماد، و رهبری مختص و آگاه.
اینها ارکان ثابتیاند که هیچ پروژهی تغییر بدون آنها به موفقیت نمیرسد و اهل حق نمیتوانند از آن بینیاز باشند.
ساختن افرادی با ایمان راسخ، هدف روشن، تعهد کامل، مهارت کافی، و آمادگی برای فداکاری در راه آرمان، از ضروریات هر حرکت موفق است. تمام پروژههای تغییر جهانی توسط چنین انسانهایی تحقق یافتهاند. و در تاریخ اسلام نیز رمز موفقیت مسلمانان در بیشتر جنگهایی که با کفار داشتند، نه در تجهیزات که در همین روحیهی ایمانی و فداکاری بوده است. دشمنان هرگز نتوانستهاند ارتشی با سطح معنوی مجاهدان مسلمان تربیت کنند. تحلیلگران یهودی نیز در پیروزیهای اخیر فلسطینیان، عامل اصلی را همین بعد معنوی دانستهاند.
نظامسازی برای بهرهبرداری از نیروی انسانی یک اصل حیاتی است. بدون آن پیشرفت ناممکن است. جابهجاییهای دقیق و توزیع مسئولیتها در غزوات پیامبر ﷺ، بهویژه در بدر و احد، مثال خوبی برای کارکرد این نظام است. تخلف تیراندازان در احد، موجب شکست پس از پیروزی شد، در حالیکه همانها پیش از آن، طبق دستور پیامبر ﷺ، دشمنی چند برابر را شکست داده بودند. در جنگ موته نیز خالد بن ولید با ساماندهی مجدد لشکر، شکست را به پیروزی بدل کرد.
تجهیز این نیروی انسانی تربیتشده و منظم با امکانات مورد نیاز، یک اصل دینی، عقلی و تجربی است. پیامبر اکرم ﷺ در غزوهی احد مجاهدان را با تجهیزات مناسب آماده ساخت، و در جنگ خندق با اتخاذ تاکتیکی نو، دشمن را عقب راند.
یکی از دستآوردهای مهم طوفان اقصی، برملا ساختن دشمنی پنهان غرب با جهان اسلام بود؛ دشمنیای که پشت دیوار مؤسسات بینالمللی و شعارهای انسانی مخفی شده بود. اکنون این پردهها کنار رفته، و وظیفهی هر مسلمان در هر منطقه آن است که شیوهی جنگ غرب علیه خود را شناسایی کرده و برای مقابله با آن آماده گردد.
از روزی که فلسطینیان دشمنی غرب را حقیقت دانستند و فریب شعارها را نخوردند، و نیروی انسانی خود را تربیت کرده، تجهیزات لازم را فراهم ساختند، از قید و بندها آزاد شدند و اسرائیل را به زانو درآوردند.
بیجا نیست اگر بگوییم این روزها بسیاری به این باور رسیدهاند که اگر با چشمان باز به وضعیت کنونی جهان اسلام بنگریم، درخواهیم یافت که از میان همهی سرزمینهای اسلامی، تنها غزه است که واقعاً استقلال دارد؛ زیرا تنها همین نقطه است که با خون فرزندانش از حریم خود دفاع میکند و با تمام توان در برابر تجاوز دشمن ایستاده است.
تنها مردم این جغرافیای کوچکاند که آزاد زندگی میکنند؛ چراکه به هیچیک از توطئهها، تطمیعها، و فشارهای دشمنان گردن ننهادهاند. آنان آگاهانه، زندگی شرافتمندانه در سرزمین آبایی خویش را به آوارگی ذلتباری که دشمن برایشان ترسیم کرده، ترجیح دادهاند؛ و با شجاعتی وصفناپذیر در برابر تمام فشارها و محاصرههایی که از سوی قدرتهای غربی و مزدوران منطقهای بر آنان تحمیل میشود، استقامت میورزند.
اما دیگر سرزمینهای اسلامی، هر یک به نوعی در اشغال فکری، سیاسی یا نظامی غرب قرار دارند. مسلمانان این کشورها، اگر نگوییم همانند بردگان تحت ستماند، بیتردید در گروگان کامل دشمنان و ایادیشان قرار گرفتهاند؛ نه اختیار دارند، نه اراده، و نه اجازهی مقاومت.
