خطوط کلی در هدایت و تقویت بیداری اسلامی
- فروغ اندیشه
- مقالات علمی
نویسنده: : دکتر یوسف قرضاوی
مترجم: جهانگیر ولدبیگی
حرکت اسلامی باید تلاش و کوشش فکری و عملی در جهت تقویت و تحکیم بیداری اسلامی بکار گیرد، تحکیم گامهایش در راه راست، راهی که او را از لغزش محفوظ می کند و از افراط و تفریط دور می گرداند و او را از سقوط در پرتگاهی که دشمنان و یا خود حرکت بر اثر برنامه ریزی های غلطش آن را حفر کرده است، نگه می دارد.
شواهد و وقایع بسیاری بر این مطلب دلالت می کنند که نیروهای دشمن با جدیّت و زیرکی تمام، مخفیانه در حال فعالیت هستند و در تاریکی و خفاء برنامه ریزی می کنند، تا اینکه این بیداری در بیابان سرگردانی تنها و تنها بماند و قدرت آن را نداشته باشد که از آن بیرون آید، و نیز تلاش می کنند که او را درگیر جنگی غیرقابل توجیه کنند، او را به نوافل و سنت ها و به فروع و شکل ظاهری و به مسائل اختلاف برانگیز مشغول و از فرایض و اصول و مسایل متفقٌ علیه غافل کنند، بر استخدام و تغذیۀ گروه هایی که خودشان آنها را تندروان دینی و یا رادیکالیسم دینی نام گذاشته اند – فقط و فقط برای دست یافتن به مصالح خودشان- کوشش می کنند.
من از کسانی نیستم که سعی می کنند تمام آنچه که در جامعۀ ما اتفاق می افتد به دشمنان بیگانه و نقشه های شوم و صهیونیستها و صلیبیان و کمونیستها و نیز به نوکران سرسپردۀ آنها در داخل نسبت دهند، چرا که در این صورت اعتقاد جبریون به جای اعتقاد به مختار بودن در ما شکوفا می شود.
و حتی به این هم معتقد نیستم که ما مهره های شطرنج، روی صفحۀ شطرنج هستیم که ما را حرکت می دهند، بدون اینکه هیچ گونه اختیاری در خود احساس کنیم، که به این هم جبر سیاسی گفته می شود!!!
اما در زمینۀ نام گذاری گروه هایی از مسلمانان به گروه های ارتجاعی، در کتاب بیداری اسلامی اسباب این امر را شرح داده ام، که بسیاری از این اسباب قبل از هر چیز در درون سرزمین اسلامی مان سرچشمه می گیرند.
البته من منکر این نیستم که پیروزی اسلام و بازگشت رهبری و خلافت اسلامی دشمنانی دارد، و از جریان هایی که در جامعه های اسلامی پدید می آید، با خباثت و زیرکی سوء استفاده می شود و آن ها را به خاطر کسب مسائلی که ذیلاً بدانها اشاره می کنم شعله ور و شعله ورتر می کنند:
- متنفر کردن مردم از ظهور اسلام به عنوان یک نظام حاکم بر زندگی آنها، خصوصاً داعیان چنین بیداری رخصت های خداوند بر عبدهایش را رها کرده اند – دقیقاً – خلاف آنچه که پیامبر(ص) یارانش را بدان امر فرمود: «إنما بعثتم میسرین و لم تبعثوا معسرین» بخاری، ابوداوود، ترمذی و …
«همانا شما آسان گیر مبعوث شده اید نه سختگیر – پس متشدد نباشید-». به همین دلیل است که جمهور مردم از بیداری اسلامی کناره می گیرند – چون آنها آسانی را بر تشدد و اکراه ترجیح می دهند – و حتی در مقابل این بیداری، موضع خصمانه می گیرند، و در این مسأله زیان بزرگی نهفته است.
- سرگرم و مشغول کردن نسل جوانی که ستون و پایۀ اصلی بیداری اسلامی هستند، به مسائل جزئی و جانبی و به هدر دادن توانایی ها و استعدادهای فکری و دعوی شان و مجادله و مخاصمه بر این مسائل و غافل شدن و غافل کردن آنها از مسائل اصلی و سترگی که بقاء اسلام و سیادت و رهبری اسلامی و آزادی سرزمین های اسلامی و تحکیم شریعت اسلام در چنین سرزمین هایی در گرو آنها است.
- مشغول و سرگرم کردن حرکتهای اسلامی به یکدیگر، به جای اتحاد توانایی ها و جهت دادن آنها به سوی یک دشمن مشترک، – و حتی – درگیر شدن آنها با هم – درگیری مسلحانه – و متهم کردن یکدیگر و حتی تکفیر یکدیگر، و از بین بردن و نابود کردن یکدیگر و سرزمین هایشان، در حالی که دشمن فرصت طلب در کمین ایستاده و از آنچه که می بیند خوشحال و در موقع لزوم تداخل کرده و یکی را علیه دیگری مجهز می کند.
- دادن فرصت به نیروها و قدرتهایی که در کمین دعوت اسلامی نشسته اند – دعوتی که از آن می ترسند و نسبت به آن بغض و کینه دارند – برای ضربه زدن به حرکت اسلامی و سرکوب هر عمل اسلامی، زیر پرچم مبارزه با پدیدۀ افراط و افراطیون.
- و در نهایت مأیوس کردن مردم از اسلام و دعوت اسلامی، و اینکه مسیر حرکت اسلامی به سوی هلاکت و نابودی و امیدهای بیداری به سوی خاموشی و اینکه هیچ فایده ای در هیچ عمل اسلامی نیست مادامی که نتیجه اش در خارج رقم بخورد و یا اینکه در داخل خودفرسایی کند.
توصیۀ من به حرکت اسلامی این است که در راه هدایت و تحکیم بیداری تلاش کند، نه در راه جهاد کردن و سیطره بر آن، چرا که خیر حرکت و بیداری و امت اسلامی در این است که این بیداری همچنان آزاد و خودجوش و غیر منسوب به گروه و هیئتی خاص باشد، و این خودجوشی و خود محوری فواید بسیاری در امتداد افقی در تمام بخشهای جامعه دارد، بدون موانع درونی و یا اجتماعی و یا سیاسی، همان موانعی که سدّ راه انتشار دعوتهایی هستند که دارای اسم معین و چهارچوب خاص و تاریخ مشهوری هستند. و نیز این آزادی سبب بقاء بیداری و محفوظ ماندن او از ترور قدرتهای مستبدی است که از محاصره و شکست آن عاجزند.
خطوط کلی در هدایت بیداری اسلامی
در هجدهمین گردهمایی تفکر اسلامی در الجزایر در سال ۱۹۸۴م، شوال ۱۴۰۴ه، با موضوع بیداری اسلامی و آیندۀ آن و امیدهایی که به او بسته شده و ترسهایی که بر اوست، سخنرانی کردم.
به این گردهمایی به منظور هدایت بیداری و محفوظ ماندنش از لغزشها و عدم افتادن در پرتگاهها و تنگناها، و نیز در جهت توانایی در به تحقق رساندن آرزوها و امیدهایی که از او می رود، پیشنهادی ارائه دادم که عبارت بود از اینکه: بیداری اسلامی باید از شکلی به شکل دیگر درآید – بعد از اینکه به صورت یک پدیدۀ جهانی ریشه دار و تأثیر پذیر در آمد و طولاً و عرضاً و عمقاً امتداد و وسعت یافت – خصوصاً در میان جوانان روشنفکر.
مراحل این انتقال و دگرگونی و تغییر شکل را در بیست بند مشخص کردم که در صورت توجه کردن به آنها و به تحقق رساندنشان، بیداری اسلامی شایستگی رهبری امت اسلامی را پیدا خواهد کرد، و نیز توانایی زدودن تناقضات موجود بین گروههای اسلامی و از بین بردن اسباب و عواملی که اسلام را از حکومت جامعه کنار زده است را خواهد داشت:
در اینجا کافی است که به این نکات بیست گانه که خطوط کلی آیندۀ بیداری در زمینۀ فهم صحیح از اسلام و دعوت به سوی آن و نیز روابطش با آنهایی که آن را نمی شناسند و یا از او می ترسند و یا چشم طمع بدان دارند و یا دشمنان کینه توز خارجی – غیر مسلمان – هستند، اشاره کنم.
آنچه که ضروری به نظر می رسد این است که، بیداری اسلامی بیشتر توجه و اهمیتش را:
- از فروع و جزئیات به اصول و کلیات.
- از نوافل و سنت ها به فرایض و واجبات.
- از مسایل مورد اختلاف به مسایل مورد اتفاق.
- از ظواهر به باطن و درونیّات.
- از افراط و تفریط به اعتدال و میانه روی.
- از سخت گیری و متنفر کردن دیگران به سهل گیری و بشارت دادن آنها.
- از جمود و تقلید به اجتهاد و نوآوری.
- از سخن و جدل به عمل.
- از احساسات و محدودیت به منطقی بودن و برنامه ریزی.
- از تشدد در رأی خود با مخالفین و تسامح با آنها.
- از جوسازی و تحریک کردن به آگاهی دادن.
- از کمیّت به کیفیّت (در زمینۀ تربیت افراد و …).
- از خیالات به واقعیتهای موجود.
- از استعلاء پیداکردن بر اجتماع به بودن و زیستن با آن.
- از اکتفاء به گذشته به توجه به حال و آماده شدن برای آینده.
- از توجه بیش از حد به کارهای سیاسی به توجه بیش از حد به کارهای اجتماعی.
- از اختلاف تضاد و منازعه به اختلاف تنوع و همکاری.
- از بی توجهی به مسایل زندگی به توجه کردن به آنها.
- از محدود بینی به جهانی شدن (عدم رضایت بدانچه که دارد).
- از غرور و تکبر و عجب به محاسبۀ نفس(از غلو و راضی شدن از خود به نقد کردن خود)، به کار گیرد.
این نکات بیست گانه که به عنوان قطعنامه ای به منظور هدایت بیداری اسلامی و به خصوص حرکت اسلامی شمرده می شود، نقاط آغازین بیداری به شمار می آیند.
بدون شک هر یک از این نکات لازمۀ شرح و بسط است که امیدوارم در آینده میسر شود.