داعیان الی الله | دنیا گرایی و راه معالجه
- فروغ اندیشه
- مقالات دعوتی

نویسنده: استاد خلیل احمد جامی
مسیر دعوت الی الله، راهی پر پیچ و خم و دور و دراز است که طی نشیب و فرازهای آن بدون نفس طویل و عزائم استوار و ایمانهای راسخ، قدمها را متزلزل میسازد و قلبها را به تلاطم وامیدارد و عقول را دچار تذبذب و سرگردانی میکند.
از جمله عواملی که بیش از دیگر علل، موجب رکود ایمانی و سقوط افراد در نیمه های راه میشود و یا احیانا موجب ایجاد رخوت و سستی در عزایم و گریز از انجام مکلفیتهای دینی افراد در صف دعوت میگردد، دنیا گرایی و داخل شدن افراد در مسابقاتی است که به منظور کسب امتیازهای مادی چه برای رسیدن به جاه و مقام صورت میگیرد و یا به منظور افزایش ثروت و مال و منال و یا هم اطفای انگیزههای شهوانی و استراحت طلبانهی آدمی!
نگاهی به تاریخ صدر اسلام نشان دهندهی آن است که سخت ترین و با اهمیت ترین فتنهی که بعضی از مسلمین در عهد نبوی با آن مواجه شدند و قرآن نیز به دلیل اهمیت آن را برجسته کرده و بدان پرداخته است، واقعهی آن سه تن متخلف صادقی است که به همین دلیل یعنی استراحت طلبی دنیوی، از ادای وجیبهی مهم دینی خود بازماندند که اگر ایمان راسخ و اخلاص و بازگشت صادقانه شان نمیبود کار آنان نیز همانند منافقانی که از آن غزوه به دلیل بی ایمانی و مشکلات عقیدتی سرپیچیدند، برای همیشه درهم و برهم میشد!
امروزه نیز وقتی با نگاه آسیب شناسانه به واقعاتی نظر می افگنیم که در آن افرادی از مسیر دعوت منحرف میشوند و یا در سراشیبی سقوط قرار میگیرند، بیش از آن که در چنین واقعات، عوامل فکری و عقیدتی دخیل باشد، با قطعیت میتوان ادعا کرد که 95 فیصد عامل موثری که افراد را به درههای مرگبار انحراف میکشاند همین جذبات مادی و امتیاز جوییهای دنیایی است!
جالب است که وقتی با نگاهی عمیقتر روی بعضی افراد دعوت، که ظاهرا اسباب سقوط و انحراف شان، انگیزههای فکری به نظر میآید، نظر افگنیم، متوجه میشویم در تهِ این انحراف نیز عاملی به جز استراحت طلبی و حب دنیا چیز دیگری به چشم نمیخورد؛ بدین معنی که وقتی فرد، موضوعی فکری را دلیل انفصال خود از صف دعوت عنوان میکند، طرح این موضوع اساسا بهانهای به منظور ایجاد نوعی سهولت در کار و بار زندگی و یا ساخت گریزگاهی برای دررفتن از زیر بار مسئولیتهای سنگینی است که فرد مسلمان آن را در مسیر حیات دعوی خویش در همهی آنات احساس میکند؛ این جاست که چنین فردی برای آن که بتواند از زیر این بار و مکلفیت، خود را رها سازد، بهانهی فکری را به میان میآورد تا بتواند با تمسک بدان خود را از صف جدا کند و به راه دلخواه خود بدون مزاحمت و مراقبت دیگری قدم بگذارد!
باری!
حب دنیا و متابعت از هواهای نفسانی، چالشی سنگین پیش روی همهی ماست و طوری که حضرت عیسی علیه السلام فرمود: «حب الدنیا راس کل خطیئه» به راستی هم که کششهای بیجای دنیوی در صورتی که بالای انسان اثر بگذارد، بر اساس تجربهی انسانی، موجب ایجاد بزدلی، سست عنصری و بی ایمانی و دمدمی مزاج شدن انسان میگردد و هردم او را از یک وادی به وادی دیگر سرگردان میکند چشم بصیرت چنین انسانی کور میشود و پنبه غفلت در گوشهایش فرو میرود و همهی تلاشش چون سگان سوخته پای، دویدن در پی رفع عطش مادی است که هردم زیادت میگیرد و نوشیدن سراب فریبندهی دنیا هرگز تشنگیاش را از میان نمیبرد! به این آیات محکم و زیبا با دقت بنگر که چگونه وضعیت فریب خوردگان دامها و مکر شیطان و نفس اماره بالسوء را برای ما آیینه داری میکند:
وَاتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ الَّذِی آتَیْنَاهُ آیَاتِنَا فَانسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّیْطَانُ فَکَانَ مِنَ الْغَاوِینَ [٧:١٧۵] وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَٰکِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ ۚ فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِن تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَث ۚ ذَّٰلِکَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا ۚ فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ [٧:١٧۶]سَاءَ مَثَلًا الْقَوْمُ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا وَأَنفُسَهُمْ کَانُوا یَظْلِمُونَ [٧:١٧٧]مَن یَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِی ۖ وَمَن یُضْلِلْ فَأُولَٰئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ [٧:١٧٨] وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ ۖ لَهُمْ قُلُوبٌ لَّا یَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لَّا یُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَّا یَسْمَعُونَ بِهَا ۚ أُولَٰئِکَ کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ ۚ أُولَٰئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ [٧:١٧٩]
(و بر آنها بخوان سرگذشت آن کسی که آیات خود را به او دادیم؛ ولی او خود را از آن جدا کرد و شیطان در پی او افتاد، و از گمراهان شد! و اگر میخواستیم، (مقام) او را با این آیات بالا میبردیم؛ اما او به پستی گرایید، و از هوای نفس پیروی کرد! مثال او همچون سگ است که اگر زیر فشارش قرار دهی دهانش را باز و زبانش را برون میآورد، و اگر او را به حال خود واگذاری، باز همین کار را میکند؛ (گویی چنان تشنه دنیاپرستی است که هرگز سیراب نمیشود! ) این مثال گروهی است که آیات ما را تکذیب کردند؛ این داستانها را (برای آنها) بازگو کن، شاید بیندیشند (و بیدار شوند)! چه بد مثلی دارند گروهی که آیات ما را تکذیب کردند؛ و آنها تنها به خودشان ستم مینمودند! آن کس را که خدا هدایت کند، هدایت یافته (واقعی) اوست؛ و کسانی را که (بخاطر اعمالشان) گمراه سازد، زیانکاران (واقعی) آنها هستند!
به یقین، گروه بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدیم؛ آنها دلهایی دارند که با آن نمیفهمند؛ و چشمانی که با آن نمیبینند؛ و گوشهایی که با آن نمیشنوند؛ آنها همچون چهارپایانند؛ بلکه گمراهتر! اینان همان غافلانند
بلی!
انسانی که گرفتار دنیا پرستی شد، از یک سو، کار دعوت و دین را به ضرر خود میپندارد و فکر میکند که امروز یا فردا از این طریق بلای به سرش میآید و منافعش با خطر مواجه میشود و از سوی دیگر وقتی به کسانی نگاه میکند که از او در مسابقهی دنیوی پیشی گرفته اند و از امتیازات بالاتری برخوردار هستند، دیوانه وار در تقلا میافتد که چگونه بتواند خود را به آنان برساند! لذا به هر بهانهی ممکن از صف جدا میشود و بعد مرزها را زیر پا میگذارد و هیچ حدی را رعایت نمیکند تا بتواند غریزهی سیری ناپذیر خود را اشباع کند!
و اما هیهات که بدان چه میخواهد هرگز نمیرسد و روز به روز بر قسوت قلب و سرگردانی اش افزوده میشود، پریشانیهایش فزونی میگیرد آمالش طولانیتر میشود و عمرش کوتاهتر تا این که به پایان کار میرسد..!
نگاه کن که نبی مکرم اسلام صلی الله علیه وسلم در مورد این افراد چه زیبا ارشاد میفرمایند:
مَنْ أَشْرِبَ قَلْبَهُ حُبَّ الدُّنْیَا الْتَاطَ مِنْهَا بِثَلاثٍ: شَقَاءٍ لا یَنْفَدُ عَنَاهُ، وَحِرْصٍ لا یَبْلُغُ غِنَاهُ، وَأَمَلٍ لا یَبْلُغُ مُنْتَهَاهُ.
کسی که قلبش به محبت دنیا گرفتار شد به سه چیز مبتلا میشود: سختی که هیچ گاه تمامی ندارد و حرصی که سیری نمیپذیرد و آرزویی که هرگز به پایانش نمیرسد!
آری برادر و خواهر مؤمن!
با توجه به این نکات ارزنده دانسته میشود از میان خطرات فراوانی که ایمان مسلمان را در دنیا تهدید میکند، بزرگترین خطر تسلیم وی، در برابر جلوههای فریبنده و رنگارنگ دنیا پرستی است، جلوههای که شب و روز در هر جا و موقعیتی که قرار داریم در معرض تهدید آن هستیم به گونهای که یکی را تشویق میکند دیگری را تهدید و آن یکی را مورد تحقیر و استهزا قرار میدهد، یکی را فریفتهی مقام و جایگاه میسازد، به دیگری پول و ثروت وعده میدهد و یکی را از زندان و کشتن میترساند و…
و حال این سوال پیش میآید که در برابر این تهدید عظیم و خطرناک چه باید کرد؟
بیا تا دوا و درمان را از قرآن جستجو کنیم که هیچ دارویی بهتر از آن عمل نمیکند و هیچ درمانی مؤثرتر از آن سراغ نمیشود:
وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ ۗ وَإِنَّ السَّاعَهَ لَآتِیَهٌ ۖ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِیلَ [١۵:٨۵]إِنَّ رَبَّکَ هُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِیمُ [١۵:٨۶] وَلَقَدْ آتَیْنَاکَ سَبْعًا مِّنَ الْمَثَانِی وَالْقُرْآنَ الْعَظِیمَ [١۵:٨٧] لَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَىٰ مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ وَلَا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَاخْفِضْ جَنَاحَکَ لِلْمُؤْمِنِینَ [١۵:٨٨] وَقُلْ إِنِّی أَنَا النَّذِیرُ الْمُبِینُ [١۵:٨٩]کَمَا أَنزَلْنَا عَلَى الْمُقْتَسِمِینَ [١۵:٩٠]الَّذِینَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِینَ [١۵:٩١]فَوَرَبِّکَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ [١۵:٩٢]عَمَّا کَانُوا یَعْمَلُونَ [١۵:٩٣]فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکِینَ [١۵:٩۴]
إِنَّا کَفَیْنَاکَ الْمُسْتَهْزِئِینَ [١۵:٩۵]الَّذِینَ یَجْعَلُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَٰهًا آخَرَ ۚ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ [١۵:٩۶]وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّکَ یَضِیقُ صَدْرُکَ بِمَا یَقُولُونَ [١۵:٩٧]فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَکُن مِّنَ السَّاجِدِینَ [١۵:٩٨] وَاعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّىٰ یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ [١۵:٩٩]
ما آسمانها و زمین و آنچه را میان آن دو است، بحق آفریدیم؛ و قیامت قطعاً فرا خواهد رسید (و جزای هر کس به او میرسد)! پس، از آنها به طرز شایستهای صرفنظر کن! به یقین، پروردگار تو، آفریننده آگاه است! ما به تو سوره حمد و قرآن عظیم دادیم! (بنابر این،) هرگز چشم خود را به نعمتهای (مادّی)، که به گروههایی از آنها دادیم، میفکن! و بخاطر آنچه آنها دارند، غمگین مباش! و بال (عطوفت) خود را برای مؤمنین فرود آر! و بگو:«من انذارکننده آشکارم!» (ما بر آنها عذابی میفرستیم) همانگونه که بر تجزیهگران (آیات الهی) فرستادیم! همانها که قرآن را تقسیم کردند(؛ آنچه را به سودشان بود پذیرفتند، و آنچه را بر خلاف هوسهایشان بود رها نمودند)!
به پروردگارت سوگند! (در قیامت) از همه آنها سؤال خواهیم کرد از آنچه میکردند! آنچه را مأموریت داری، آشکارا بیان کن! و از مشرکان روی گردان (و به آنها اعتنا نکن)! ماشرّ استهزاکنندگان را از تو دفع خواهیم کرد؛ همانها که معبود دیگری با خدا قرار دادند؛ امّا بزودی میفهمند! ما میدانیم سینهات از آنچه آنها میگویند تنگ میشود (و تو را سخت ناراحت میکنند). (برای دفع ناراحتی آنان) پروردگارت را تسبیح و حمد گو! و از سجدهکنندگان باش! و پروردگارت را عبادت کن تا یقین[مرگ] تو فرا رسد!
آن چه که هر فرد مؤمن میتواند از طریق این آیات زندهگی ساز، به سادهگی فهم کند دستور الله متعال برای بنده گانش به اجرای موارد زیر است:
( تعقل و تفکر در پدیدههای هستی) به منظور دریافت و کمایی (ایمان مستحکم به قیامت و حیات اخروی) و همچنین درک (ارزشهای معنوی) و متخلق شدن به (اخلاق نیک و تعامل انسانی با همگان) و تقویت و رشد باور به(پستی و بی ارزشی مظاهر دنیوی و جلوگیری از دنیا زدهگی انسان) و به صورت خاص ایجاد(تعامل جمعی نیک و متواضعانه با مؤمنان) و نیز (رساندن پیام و دعوت الهی به جهانیان) و (بی توجهی به دسایس و مکارهگی کافران و منافقان) در این مسیر و (تشدید عبودیت و ترسیخ رابطه با الله متعال) و در اخیر (استقامت در عبادت تا آخرین لحظهی حیات) میباشد.
این مفاهیم کلیدی به صورت گسترده در تعلیمات قرآنی در همه جای قرآن مجید برای درس اندوزی و رهنمایی مؤمنان پراکنده است:
وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُکَ إِلَّا بِاللَّهِ ۚ وَلَا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَلَا تَکُ فِی ضَیْقٍ مِّمَّا یَمْکُرُونَ [١۶:١٢٧]إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِینَ اتَّقَوا وَّالَّذِینَ هُم مُّحْسِنُونَ [١۶:١٢٨]
صبر کن، و صبر تو فقط برای خدا و به توفیق خدا باشد! و به خاطر (کارهای) آنها، اندوهگین و دلسرد مشو! و از توطئههای آنها، در تنگنا قرار مگیر! خداوند با کسانی است که تقوا پیشه کردهاند، و کسانی که نیکوکارند.
و همچنین این آیۀ متبرکه:
مَا عِندَکُمْ یَنفَدُ ۖ وَمَا عِندَ اللَّهِ بَاقٍ ۗ وَلَنَجْزِیَنَّ الَّذِینَ صَبَرُوا أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ [١۶:٩۶]مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاهً طَیِّبَهً ۖ وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ [١۶:٩٧]
آنچه نزد شماست فانی میشود؛ امّا آنچه نزد خداست باقی است؛ و به کسانی که صبر و استقامت پیشه کنند، مطابق بهترین اعمالی که انجام میدادند پاداش خواهیم داد. هر کس کار شایستهای انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالی که مؤمن است، او را به حیاتی پاک زنده میداریم؛ و پاداش آنها را به بهترین اعمالی که انجام میدادند، خواهیم داد.
و این آیت زیبا:
وَاصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاهِ وَالْعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ ۖ وَلَا تَعْدُ عَیْنَاکَ عَنْهُمْ تُرِیدُ زِینَهَ الْحَیَاهِ الدُّنْیَا ۖ وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِکْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَکَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا [١٨:٢٨]
با کسانی باش که پروردگار خود را صبح و عصر میخوانند، و تنها رضای او را میطلبند! و هرگز بخاطر زیورهای دنیا، چشمان خود را از آنها برمگیر! و از کسانی که قلبشان را از یاد خود غافل ساختیم اطاعت مکن! همانها که از هوای نفس پیروی کردند، و کارهایشان افراطی است.
و این آیۀ مبارکه:
فَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا یَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا ۖ وَمِنْ آنَاءِ اللَّیْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّکَ تَرْضَىٰ [٢٠:١٣٠] وَلَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَىٰ مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ زَهْرَهَ الْحَیَاهِ الدُّنْیَا لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ ۚ وَرِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَأَبْقَىٰ [٢٠:١٣١]وَأْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلَاهِ وَاصْطَبِرْ عَلَیْهَا ۖ لَا نَسْأَلُکَ رِزْقًا ۖ نَّحْنُ نَرْزُقُکَ ۗ وَالْعَاقِبَهُ لِلتَّقْوَىٰ [٢٠:١٣٢]
پس در برابر آنچه میگویند، صبر کن! و پیش از طلوع آفتاب، و قبل از غروب آن؛ تسبیح و حمد پروردگارت را بجا آور؛ و همچنین (برخی) از ساعات شب و اطراف روز (پروردگارت را) تسبیح گوی؛ باشد که (از الطاف الهی) خشنود شوی!
و هرگز چشمان خود را به نعمتهای مادّی، که به گروههایی از آنان دادهایم، میفکن! اینها شکوفههای زندگی دنیاست؛ تا آنان را در آن بیازماییم؛ و روزی پروردگارت بهتر و پایدارتر است! خانواده خود را به نماز فرمان ده؛ و بر انجام آن شکیبا باش! از تو روزی نمیخواهیم؛ (بلکه) ما به تو روزی میدهیم؛ و عاقبت نیک برای تقواست!
از مجموع این آیات و آیات دیگری که در قرآن به وفور می بینیم دانسته میشود که آنچه قرآن بر اساس شیوههای فکری و عقیدتی و تربیتی خاص خود ما را بدان فرا میخواند در این چند نکته خلاصه میشود:
ـ کوشش برای ترسیخ ایمان و رابطه قلبی با الله و اعتماد به آن ذات یگانهی بی همتا به صورت بی وقفه تا آخرین لحظات حیات.
ـ کوشش برای ترسیخ ایمان به آخرت و کسب تقوای الهی بر اساس سنت نبی مکرم اسلام.
ـ تحکیم رابطهی قلبی و منظم با مؤمنان.
ـ عملگرایی و هشدار از جو زدهگی در برابر دسایس کافران و منافقان و غافلان بیمار دل و پرهیز از جلوه های ناپایدار و فریبنده مادی!
نظر به آن چه ما از طریق تجارب بزرگ و طولانی مسلمانان آموختهایم در صورتی که مسلمانان به این اصول پایبندی داشته باشند، به صورت قطع الله متعال خود زمینه های پیدایی حیات طیبه و پاکیزه را هم در این دنیا برای شان فراهم میآورد و هم زمینه سعادت آخرت شان را مساعد میسازد و برعکس آن چه که کافران القا میکنند و سست عنصرانی از میان مسلمانان نیز به آن باور میدارند، اگر مسلمین از کافران پیروی کنند تا زمینه زنده گی خوب برای شان مساعد گردد، چنین وضعیتی ممکن است در ظاهر زندگی تاریک چنین انسانهای فریب خورده یی، رونق و روشنایی پدید آورد، اما در حقیقت این نورِ چراغهای موتری است که با سرعت برای زیر گرفتن به سمت آنان در حرکت میباشد! نوری که ظاهرش رحمت است اما درونش چیزی به جز عذاب و هلاکت دنیا و آخرت را در پی ندارد!
لهذا برای مؤمنان و مخصوصا دعوتگران الهی توجه به این رهنمود های الهی و همچنین احادیث سیرت نبی اکرم صلی الله علیه وسلم میتواند در مقابله با این مشکلات و مخصوصا مشکل دنیا زدهگی راهگشا و جهت دهنده باشد:
قُلْ إِن کَانَ آبَاؤُکُمْ وَأَبْنَاؤُکُمْ وَإِخْوَانُکُمْ وَأَزْوَاجُکُمْ وَعَشِیرَتُکُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَهٌ تَخْشَوْنَ کَسَادَهَا وَمَسَاکِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَیْکُم مِّنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِی سَبِیلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّىٰ یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ ۗ وَاللَّهُ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ [٩:٢۴]
بگو: «اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و طایفه شما، و اموالی که به دست آوردهاید، و تجارتی که از کساد شدنش میترسید، و خانه هائی که به آن علاقه دارید، در نظرتان از خداوند و پیامبرش و جهاد در راهش محبوبتر است، در انتظار باشید که خداوند عذابش را بر شما نازل کند؛ و خداوند جمعیّت نافرمانبردار را هدایت نمیکند!
بلی!
انسان مؤمن باید به این امر ایمان راسخ داشته باشد که آنچه از سوی الله برای هدایت و رهنمایی او رسیده، قابل اعتبار است و اما آن چه که در اثر القاآت شیاطین انسی و جنی و نفس اماره بالسوء بر انسان تحمیل میشود همان چیزی است که الله متعال در بارهی آن فرموده است: و ما یعدکم الشیطان الا غرورا (وعدهی شیطان به شما، چیزی جز فریب و دروغ نیست)!
