دروغ اپریل
- فروغ اندیشه
- مقالات متفرقه

نویسنده: دکتر یوسف قرضاوی
مترجم: عبدالرحمن عزام
مردم در اول برج جاری میلادی، خویی زشت و عادتی رکیک (دروغ اپریل) را جشن میگیرند که از سرزمین ما نشأت نگرفته و از دیار دیندارانهی ما سر بر نیاورده است؛ بلکه سرچشمهی این آب گندیده به بیرون از کشور و وطن اسلامی ما بر میگردد.
درین روز، عدهای به همدیگرِ خویش دروغ میگویند؛ یکی به دوست خود تماس میگیرد و برای او خبری خوشحالکننده میرساند که در واقع امر، دارای اساس و بنیاد نیست. گاهی این خبرها، خبرهای خوش و مایهی سرورند که شخص با شنیدن آن، دلخوش میکند؛ سپس برایش آشکار میشود که این خبری دروغ بوده است؛ گاهی هم این خبر، خبری دردناک است که از غمی بزرگ و حادثهای دلخراش حکایت دارد و شخص با شنیدنش، بر خود میلرزد و دچار ترس، هراس و اضطراب میشود؛ اما بعد از مدتزمانی، دوباره شخص با وقاحت تمام به او تماس میگیرد و ابراز میدارد که اتفاقی هیچ پیش نیامده و این خبر، همان دروغ اپریل بوده است.
این عملکرد طوری به نظر میرسد که گویا دروغ گفتن به دیگران و مایهی آزارشان شدن، کاری خوب و اقدامی بجاست و به راحتی میتوان آن را شوخی و مزاح قلمداد نمود.
جای اظهار تأسف است که امروزه نه تنها دروغ اپریل که دروغ و دروغپردازی در تمام زندگی ما فراگیر شده است.
این عملکرد از چند جهت، نادرست و نارواست.
۱- برای اینکه این عمل دروغ است و دروغ از خوی مؤمن و اخلاق مسلمان نیست؛ بلکه خصلت و صفتی از منافقان است. پیامبر صلی الله علیه وسلم میفرماید:
«نشانهی منافق، سه چیز است: در صحبتهای خود، دروغ میگوید؛ خلاف وعده عمل میکند و در امانت خیانت میکند» [بخاری].
در حقیقت منافقان دروغگویان واقعیاند و همواره بر خدا و بر مردمان دروغ میبندند. این دونصفتان، در دنیا و آخرت دروغ میگویند. خداوند متعال حکایت حالشان را در روز قیامت چنین به تصویر میکشد:
{یَوْمَ یَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِیعاً فَیَحْلِفُونَ لَهُ کَمَا یَحْلِفُونَ لَکُمْ وَیَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلَى شَیْءٍ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْکَاذِبُونَ} [مجادله:18] (روزی خداوند همه آنان را زنده میگرداند. آن روز برای خدا (به دروغ) سوگند میخورند همانگونه که (امروز به دروغ) برای شما سوگند میخورند، و گمان میبرند که ایشان دارای چیزی (از هوش و زرنگی) هستند! (و با این سوگندهای دروغ، خویشتن را میرهانند و به جائی میرسانند). هان! ایشان دروغگویانند (و گرفتار خشم و عذاب یزدانند)).
۲- این کار حرام است؛ زیرا منافی ایمان و ایمانداری است. در حدیثی به روایت امام مالک رحمهالله آمده است که از پیامبر گرامی اسلام پرسان شد: «آیا مؤمن میتواند ترسو باشد؟ فرمودند: آری. پرسیدند: آیا ممکن است بخیل باشد؟ فرمودند: بلی. پرسیدند: آیا ممکن است که مؤمن دروغگو باشد؟ فرمودند: خیر». زیرا ترس، خویی از طبیعت و سرشت انسان بوده و ممکن است انسان گاهی به آن دچار شود. بخالت نیز با طبیعت دنیادوستی انسان همخوانی دارد؛ اما مسلمان دروغگو نیست و دروغگو شده نمیتواند. خداوند میفرماید: {إِنَّمَا یَفْتَرِی الْکَذِبَ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِآیَاتِ اللّهِ وَأُوْلئِکَ هُمُ الْکَاذِبُونَ} [نحل:105](تنها و تنها کسانی دروغ میبندند که به آیات خدا ایمان نداشته باشند و در حقیقت آنان دروغگویان واقعی هستند).
مسلمان نمیتواند دروغگو باشد؛ پیامبر صلی الله علیه وسلم در حدیثی فرمودند: «مسلمان بر هر خصلتی سرشته شده است جز خیانت و دروغ» (طبرانی)
این عمل نادرست ( دروغ اپریل) حرام است؛ زیرا در کنار آنکه دروغی آشکار است، عامل آن، بدون موجب سبب ترس و غم دیگران میشود. پیامبر اسلام می فرماید:
«برای مسلمان درست نیست که مسلمانی را بترساند» (ابو داؤود).
اگر چه این کارش از باب شوخی و یا مزاح هم باشد. در حدیثی آمده است که یاران پیامبر در مسیری میرفتند و یکی از ایشان بر شتر، خوابش برد. دیگران متوجه شدند و یکی از همراهانش تیری از تیردان او برداشت تا هنگام بیدار شدن، به جستجو بپردازد و سبب اذیتش شود. و چنین شد. هنگامی که پیامبر اسلام این حادثه را دیدند، فرمودند:
«برای مسلمان درست نیست که مسلمانی را بترساند» (ابوداؤود)
یعنی او را در هراس اندازد؛ اگر چه به شوخی هم باشد.
۳- دلیل دیگرِ حرمتِ آن، حدیثی است که دران پیامبر اسلام فرمودند:
«خیانتی از آن بالاتر نیست که با برادر خود سخنی را بگویی که او تو را تصدیق کند؛ اما تو به او دروغ بگویی» (احمد و ابوداؤود)
شخص حرفت را با خاطری آسوده و خیالی راحت میشنود و تو را راستگو میپندارد، و با جدیت تمام حرفت را میپذیرد، در حالیکه تو برایش دروغ میگویی و به او خیانت میکنی.
