دلهای پناهنده به درگاه آفریننده
- فروغ اندیشه
- مقالات تربیتی

نویسنده: جاسم مهلهل الیاسین
برگردان: نعمت الله سبحانی
نقش فتنهها در نفوس و تأثیر آن در قلوب و بیم از دچار شدن به آن، یک موضوعی است دیرینه، چنان که رسول اکرم صلیاللهعلیهوسلم از فتنههای پیدا و پنهان به آستان الله سبحان، پناه میبردند، و معنای پناه جستن به آستان الهی، روی آوردن به درگاه ذات بینیاز او تعالی است، تا انسان را در برابر فتنهها و آزمونها پشتیبانی نماید. و از طرف دیگر انسان نیز بایستی بکوشد تا خود را از شرارت آن وقایه نماید. حضرت حذیفه ابن یمان رضیاللهعنه همیش، بیم از دچار شدن به شر، از پیامبر صلیاللهعلیهوسلم در مورد آن پرسان مینمود، در حالی که سایر مردم در مورد خیر سؤال مینمودند، فتنه دروازهی وسیع و فراخی از شرارت است که شیطان از آن روزنه وارد میشود؛ تا جنگ و کشتار را دربین برادران بر افروزد، و خرابی و ویرانی را در بین دوستان و همکیشان شعلهور سازد.
هیچ ملتی در میان شان فتنه و شرارت رسوخ نمیکند مگر این که تار و پود شان را از هم گسیخته و بقا و هستی شان را به تاراج میبرد. ترس از فتنه به خاطر افراد، یا طایفهی خاصی نیست، بلکه بیم از فتنه، ترس از نابودی است که هیچ بنای را با خود نمیگذارد و همه را ویران مینماید، و زخم و بیماری را شدیدتر و فراختر مینماید، زخم را چنان شدید مینماید که التیام آن نادر میگردد. از همین رهگذر، ترس حضرت ابوبکر رضیاللهعنه در شب هجرت به خاطر خودش نبود و نه هم به خاطر پیامبرصلیاللهعلیهوسلم، بلکه دغدغه و ترس وی به خاطر آینده این امت بود، که اتحاد و یکپارچگیشان از هم میگسلد و متلاشی میشود. و اگر خدای نکرده بر پیامبر صلیاللهعلیهوسلم کدام مصیبتی میآمد، ما شاهد پراکندگی در بین امت میبودیم. زیرا که هیچ بنا و اساس سالمی باقی نمیماند، اگر بنیه و اساسش از بین برود.
شاعری میگوید (مفهوم آن): چهگونه یک بنا و ساختمانی به اتمام و تکمیل میرسد، وقتی که اگر تو آن را بنا کنی و دیگر منهدم.
و دیگری میگوید: و اگر هزار سازنده وجود داشته باشد، در صورتی که در پی آن یک تخریبکنندهی وجود داشته باشد، کافی است، چه برسد به این که یک سازنده باشد و هزار تخریب کننده.
حضرت عمر رضیاللهعنه با آن همه شجاعت و نیرومندیاش، همیش از فتنه بیم داشت و از حضرت حذیفه رضیاللهعنه در مورد آن پرسان مینمود؛ و سپس حذیفه رضیاللهعنه برای شان میفرمود: برای شما جای نگرانی نیست ای امیر مؤمنان؛ بیگمان بین شما و فتنه دروازهی است مسدود؛ عمر رضی اللهعنه سؤال نمود: آیا این دروازه باز میشود و یا میشکند؟ حذیفه رضیاللهعنه گفت: آری میشکند، عمر رضیاللهعنه فرمود: پس هرگز بسته نخواهد شد.
بیم و ترس عمر رضیاللهعنه از برای خودش نبود، بلکه در مورد آینده امت اسلامی نگران بود؛ زیرا که او شهید بود، و قبلاً رسول الله صلیاللهعلیهوسلم روز غزوهی احد هنگامی که همرای ابوبکر و عمر و عثمان رضیاللهعنهم بالای کوه احد قرار داشتند خبر داده بودند و خطاب به أحد فرمودند: ای أحد ثابت و آرام باش زیرا که بالای تو پیامبر و صدیق و دو شهید قرار دارند.
و ما پیوسته بر امت خود از فتنه میترسیم، فتنهی که دچار آن شدیم و اگر به وسیله دوای شفا بخش قرآنکریم آن را تداوی نکنیم، هیچگاه مصؤون نخواهیم ماند. {وَمَنْ یَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِیَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ} [آل عمران: 101] و هرکس به خدا تمسّک جوید، بیگمان به راه راست و درست [رستگاری] رهنمود شده است.
این است دوای دردما، و دیگر هیچ دوای نمیتواند این فتنههای نابود کننده و سوزنده را مهار نماید، فتنههای که تر و خشک را میسوزاند و نیست و نابود میکند. و مصیبت را بر امت شدیدتر و کوبندهتر میکند و دشمنان امت را خرسندتر. فتنهها از طرق مختلف و با اشکال متنوع بر امت ما نفوذ نموده است، از طریق رسانههای دیداری به ویژه تلویزیون که بر همهی خانههای ما رسوخ، و خورد و بزرگ را مصروف، و خوانا و نا خوانا را متأثر نموده است، و صدای آن را همهی انسانها با اصرار و الحاح همیش میشنوند و به طور مستمر و پیوسته پخش میشود، تا جای که عقلها را مسحور و مملو ساخته و گوشها و چشمها را مجذوب؛ و با اسلوب بسیار جذاب و گیرایی همه را شیفته خود ساخته تا این که بتواند همه داشتهها و ارزشها را به تاراج ببرد. و ارزندهترین ارزش انسانی که همانا وقت باشد به یغما.
و اندیشه و افکاری که معیار و میزان رستگاری و فلاح آدمی است را، از وی سلب نموده و لشکریان شهوت و افسار گسیختهگی را بدون هیچ شرم و آزرم، به روشهای گوناگونی برای ایشان بفرستد، تا این که بتواند بنیان واساس کیان شان را منهدم و فرزندان شان را مستهلک سازد.
فتنهها از راههای مطبوعات مختلف نیز بر ما هجوم آورده است، مطبوعاتی که بر تمامی سرزمینهای اسلامی مان سیطره نموده و جوانان ما را مشغول و مصروف ساخته و از ذکر و یاد الله و نماز غافلشان ساخته است.
فکر جوانان را مشوش، و روان شان را ناراحت و شکاکیت را در اصالت، عادات و تقالیدشان غرس، نموده است. آیا لازم نیست تا ما در این زمینهها لحظهی درنگ کنیم و به فکر فرو رویم که چرا فتنهها بر امت ما فرود آمده و کم کم ما را به هلاکت میکشاند؛ آیا وقت آن فرا نرسیده است که آستین همت بر زنیم و به فکر معالجه و ریشهکن ساختن آن بر آیم. آری باید با عزم راسخ و قوت وافر به پیکار آن بر خیزم و بساط آن را از سرزمینهای مان بر چینیم.
در برابر این همه آماج گسترده و هجومهای حساب شده، سلاحی به جزء سلاح ایمان و تقوا نداریم، سلاحی که نسل اولیه را چنان پرورانید، هنگامی که بحث تحریم شراب مطرح شد، کوچههای مدینه و جویهای آن از شراب سرازیر شده بود و آن صحابی بزرگوار مرثد ابن مرثد غنوی که در هنگام جاهلیت شبها را با معشوقهاش میگذراند، بر آن داشت، زمانی که معشوقهاش بعد از اسلام وی را به شب گذرانی فرا خواند، به وی پاسخ دهد: ای زن! الله تعالی این شبگذرانیها را حرام نموده است.
و این تربیهی قرآنی برخی را بر آن داشت تا هنگام فتنهها سلاح خود بر زمین نهند تا مبادا دست شان به خون بیگناهی آلوده شود و میدان فتنه را ترک نمودند، تا از جمله زیانمندان نگردند؛ هیچ سلاحی برندهتر و سر شناستر در برابر فتنه از کتاب خدا، سنت رسول الله و راه و روش سلف صالح و رستگار ما نیست؛ به رفتار و کردار ایشان اقتدا نموده و راه و روش ایشان را سرمشق زندگی خود قرار دهیم و همان مقولهی را بگوییم که الله سبحانه و تعالی میفرماید: {رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِینَ سَبَقُونَا بِالْإِیمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنَا غِلًّا لِلَّذِینَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّکَ رَءُوفٌ رَحِیمٌ } [الحشر: 10] پروردگارا! ما را و برادران ما را که در ایمان آوردن بر ما پیشی گرفتهاند بیامرز. و کینهای نسبت به مؤمنان در دلهایمان جای مده، پروردگارا! تو دارای رأفت و رحمت فراوانی هستی.
و برای امت و فرزندان ما ارزندهتر و بهتر این است که دین را اساس زندگی و حیات خود قرار داده، خود را به وسیله فرمانبرداری الله و پرهیزگاری و پارسایی او تعالی محفوظ داریم و این قول الهی را خوب درک نماییم که میفرماید: { وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ یُسْرًا} [الطلاق: 4] هر کس که از خدا بترسد و پرهیزگاری کند، خدا کار و بارش را ساده و آسان می سازد.
