مؤمن مانند زنبور عسل است
- فروغ اندیشه
- مقالات تربیتی
نویسنده: رضا احمد صمدی
در مسند امام احمد از عبد الله بن عمرو روایت است که رسول اکرم فرمود:
“وَالَّذِی نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِیَدِهِ إِنَّ مَثَلَ الْمُؤْمِنِ لَکَمَثَلِ النَّحْلَهِ أَکَلَتْ طَیِّبًا وَوَضَعَتْ طَیِّبًا وَوَقَعَتْ فَلَمْ تَکْسِر ولم تُفْسِدْ”.
سوگند به کسی که جان محمد در دست اوست مثال مؤمن مانند زنبور عسل است؛ از پاکیها میخورد و پاکی پس میدهد وقتی بر چیزی بنشیند نه آن را میشکند و نه آلوده میکند.
[با تصحیح شیخ احمد شاکر و شیخ آلبانی]
زنبور عسل چه پندهایی دارد؟
رسول خدا مؤمن را به زنبور عسل تشبیه کرده است و تشبیه یا کلی است یا جزئی؛ یا کل به جزء است و یا جزء به جزء. صحیح آن است که در این حدیث تشبیه کلی به کلی شده است؛ یعنی تمام صفات مؤمن به صفات زنبور عسل شباهت ندارد یا برخی از اعضای بدن مؤمن به بدن زنبور شبیه نیست.
معنی تشبیه کلی به کلی یعنی تشبیه نوع به نوع از جهت سود و فایدهای که دارد؛ بنابراین تمام صفات نیک زنبور عسل در مؤمن وجود دارد. رسول خدا برخی از این صفات را برشمرده است که شایان توجه است و بقیه را برای قیاس و سنجش به شنونده واگذار کرده است.
از همان چیزی شروع کنیم که رسول خدا با آن شروع کرد…
مهمترین صفات پسندیده زنبور عسل:
از پاکیها میخورد؛
پاکی پس میدهد
اگر بر چوبی بنشیند آن را نمیشکند و کثیف نمیکند.
مجموع این خصوصیات زنبورها یک علامت متمایز به حساب میآید؛ هیچ حشرهای حاصلش مانند حاصل زنبور عسل نیست؛ هیچ حشرهای به اندازه زنبور عسل سودمند نیست. بر روی گلها و غنچهها با مهربانی میگردد؛ مانند ملخ حمله نمیکند و مانند زنبورها هجوم نمیآورد، در حین گردش بر سر گلها آنها را گردهافشانی میکند و باعث میشود بارور شوند.
زنبورها فقط شهد گلهای معطر را جذب میکنند، بنابراین بهترین عسل، عسل کوهی طبیعی است. زنبورها خودشان گلها را انتخاب میکنند؛ نه به این که مردم برای آنها انتخاب کنند.
عسلی که از شکم او خارج میشود از بهترین و نافعترین ترشحات حیوانی است و به همین دلیل قرآن آن را ستوده و خداوند تبارک و تعالی به خاطر آن بر مردم منت میگذارد.
زنبور عسل از آن دسته حشرات نیست که مانند ملخ و زنبورهای وحشی آزاردهنده باشد، بلکه شانههای خود را دور از چشم میسازد و به کسی آسیب نمیرساند.
زنبورها فقط کسانی را که به آنها آسیب میرسانند نیش میزنند و اگر حیوان یا انسانی را ببینند از آنها دوری میکنند و مانند زنبورهایی نیستند که با کوچکترین حرکتی خشمگین شوند.
از جمله خصوصیات زنبورهای عسل که پیامبر اکرم به آن اشاره نکرده این است که در ساختن کندو و ساختن شهر و حفظ نسل خود میکوشند و در طول روز استقامت میکنند. آنها جسارت و جرأت دارند و خود را فدای همنوعان خود میکنند. از جمله خصوصیات آنها عشق به کار گروهی است و این نیاز به توضیح و تفسیر ندارد.
یکی از خصوصیات ستودنی زنبورهای عسل این است که از کار خسته نمیشوند، بلکه در سکوت کار میکنند و منتظر مقام یا جایگاهی در کندو نمیمانند.
در عالم زنبورها صفات والایی وجود دارد که برای کسانی که در علم حشرهشناسی کاوش میکنند، قابل فهم و تعمق بیشتری است.
صفات مؤمن
مؤمن با توجه به تشبیه او به زنبور عسل چه ویژگیهایی دارد؟!
مؤمن پاک است…
معدن ایمان در دلش بدیها را پس میزند و زشتیها را بیرون میریزد؛
مؤمن پاک است…
معدن ایمان در دلش بدی را پس میزند و پستی را بیرون میریزد…
اگر مؤمن پاک باشد و معدنش پاک باشد، سرای پاکیها میشود…
مؤمنی را نمیبینی که جز پاکی را بپذیرد.
کسبش پاک است… خرجش پاک است… گفتارش پاک است… کردارش پاک است… عبادتش پاک است… خورکش پاک است… نوشاکش پاک است… پوشاکش پاکیزه است.
مؤمنی را نمی بینی که جز پاکی را بپذیرد.
پس سزاوار است که در روز قیامت فرشتگان به او و برادرانش بگویند:
درود و سلام بر شما، پس وارد [بهشت] شوید و در آن جاودان بمانید.
بهشت جایگاه نیکی است که برای نیکوکاران آماده شده است.
مؤمن پاک است، فقط پاکی را میپذیرد.
آنچه مؤمن در نزد دیگران به امانت میگذارد، پاک است… مانند عسلی که زنبور عسل تولید میکند و مردم از آن بهره میبرند…
اگر کار خیری انجام دهد به نفع مردم است.
اگر علم بیاموزد خوب است.. به مردم سود میرساند و اثرش بر روی زمین باقی میماند.
اگر چیزی تولید کند، تولیدش از بهترین پاکیها است.
مؤمن مانند زنبور عسل است که بر مردار متعفن نمینشیند. مانند مگس نیست که پیرامون ناپاکیها و کثیفیها بگردد.
مؤمن اگر عیبى ببیند آن را اصلاح مىکند و یا اگر نقصی ببیند آن را اصلاح مىکند.
اگر کاستی ببیند آن را تکمیل میکند.
نه به دنبال اشتباهات دیگران است و نه خود را به آن مشغول میکند؛ زنبورها نیز فقط به دنبال منفعت هستند و وقت خود را برای کارهای احمقانه تلف نمیکنند.
مؤمن نسبت به خطای مردم حساس نیست.
اگر اشتباهی را ببیند به آن نمیپردازد و کانون توجه خود قرار نمیدهد… بلکه از کنار آنها میگذرد و نمیایستد … مانند زنبور عسل!
اگر زنبور بر چوبی بنشیند آن را نمیشکند… زیرا سبک و چابک است…
مؤمن هم این گونه است..
اگر به کاری بپردازد و بخواهد مشکلی را حل کند، مسأله را نمیشکند و آن را تحریف نمیکند… بلکه مانند زنبورها با چابکی و چالاکی روی چوب مشکلات میایستد و به آن رسیدگی میکند. همان طور که زنبور در حالی که روی چوب ایستاده است شهدش را میمکد تا وقتی به خواستهاش رسید و کارش تمام شد از چوب برمیخیزد در حالی که کاملتر از قبل است. مؤمن به هر مشکلی که برخورد کند چنان با آن مشغول میشود که خیری از آن به دست آورد و نقصی متوجهش نشود.
زنبورها در رفت و آمد و حرکت خود به کسی آسیب نمیرسانند.
مؤمن هم همین طور است… به همه مسائل میپردازد و از آنها سود میبرد؛ به مردم کمک میکند و به عنوان پاداش و ثواب از آن بهره میبرد.
زنبور صبور است… و مؤمن هم این گونه است… با اراده است… بر مشکلاتش چیره میشود و مشکلات او را شکست نمیدهند؛ با آنها مبارزه میکند و نمیتوانند او را از پای درآورند…
مؤمن مانند زنبور عسل جمع بودن را دوست دارد.
مؤمن توسط برادرانش تقویت میشود … از آنها کمک میگیرد … در کنار کسانی که مانند او کارهای نیک انجام میدهند آرامش میگیرد و امت مطلوب را در آنها میبیند … پس با آنها کار میکند و خسته یا بیحوصله نمیشود…. درست مثل زنبورها…
مؤمن مانند زنبور عسل فداکاری میکند و از همه چیز مایه میگذارد:
از جانش..
از پولش..
از وقتش..
از تلاشش..
از کالایش..
تا گروهش قوی و شکستناپذیر بماند.
یکی از خصوصیات زنبورها این است که به کسی آسیب نمیرسانند، مگر کسانی که به آنها حمله میکنند؛ یا آنها را تعقیب میکنند یا کندوهایشان را از بین میبرند.
در غیر این صورت به کارشان ادامه میدهند … تلاشگر و پویا هستند؛ از هیچ کاری دریغ نمیکنند … از کارهای بیهوده دوری میکنند … بر مردار نمینشینند و چیزهای بدبو را دوست ندارند.
مؤمن هم این گونه است.
آرام … مطمئن …
به راهش ادامه میدهد..
پروردگارش را عبادت میکند.
به سوی دین خود دعوت میکند…
به قول حسن به دانهها ضرری نمیرساند…
اگر نیکوکاران را ببیند با آنها نیکی میکند و اگر اهل علم را ببیند از آنها پیروی میکند.
اگر اهل جهاد را ببیند با آنها جهاد میکند و از آنها حمایت میکند و اگر طالبان ثواب را ببیند با آنها ثواب میجوید.
هر خیری که با اعضای بدنش حاصل میشود آن را برای کسی دریغ نمیکند.
اگر کسی به او آسیبی برساند، نیشهایش را بیرون میآورد و شدت نیشهای سیاهش را به او نشان میدهد..
مؤمن فریب نمیخورد و فریب نمیدهد.
در پایان:
برخی از انسانها از زنبور عسل بیزارند و عسل را دوست ندارند؛ بنابراین بیشتر آنها بیمار میمانند.
زبانشان تلخ است پس مزه عسل برایشان تلخ میشود. ویژگی این حشره را میبینند، اما سودش را نمیبینند، پس با آن دشمنی میکنند.
به همین ترتیب برخی از انسانها با مؤمنان چنین رفتاری دارند.
چنین کسانی بصیرتشان از بین رفته است؛ پس نیکی را بدی، حق را باطل و روشنایی را تاریکی میبینند و مزه ایمان بر زبان آنان راکد است.
در برابر این بیماران چارهای نداریم جز این که بگوییم خداوند شفایشان دهد تا حقیقت زنبور عسل و زلالی ایمان را دریابند!
این یک درس از یک حدیث از پیامبر اکرم است و اگر صفات و فوائد زنبورها را در قرآن و سنت دنبال کنیم مطلب طولانی میشود. اما هزار نکته باریکتر از موی در این مثال نهفته است.