ویژگی­‌های دعوتگر موفق پاره‌ی نخست

نویسنده: ایمان مغازی الشرقاوی

مترجم: استاد ضیاءاحمد فاضلی                                                     

خداوند بزرگ دین اسلام را بقاء و ماندگاری بخشیده است و ما همگان سهم خود را درجاودانه ماندن این دین از طریق دعوت کردن دیگران بدان، آراسته شدن به فضایل اخلاقی آن و عمل کردن آن در زندگی خود اداء می کنیم و ناگفته پیداست که بار سنگین ارشاد و دعوت مردم به این دین حنیف، بر دوش دعوتگران گذاشته شده است.

حقیقتی است که هر قدر دعوتگران خود، به اخلاق اسلام آراسته تر باشند و بذر آن را در نفوس مردم بهتر بکارند، به همان اندازه این دین استواری بیشتر خواهد یافت و در دل ها زنده‌تر خواهد گشت؛ در حالی­که اگر پیروان این دین در برابرآن دچار افت شوند، رفته رفته از زندگی کنار خواهد رفت.

دعوتگران باید چنین باشند!

اسلام در مراحل اولش از طریق دعوت به سوی خدا به روش حکیمانه و موعظه­ی نیکو و گفتگو و فراهم آوردن قناعت مخاطبینش گسترش یافت، همان‌گونه که خداوند”ج”دستورداده است: (ادْعُ إِلَى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَهِ وَالْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ) (نحل/125).(به­ راه پروردگارت با حکمت و موعظۀ نیکو دعوت کن! و با آن ها به بهترین شیوه مجادله نما !)

اهمیت دعوت هم از همین جا است و به همین سان پیامبرعلیه السلام دعوت شان به عامۀ مردم شروع کردند و درنتیجه قلب ها را به حرکت و عقل‌ها را به کار انداخته و اعتقادات باطل را دگرگون و اصلاح ساختند.

آن چه از این پس می خوانید ویژگی هایی است که بر هر دعوتگر راه حق –اگر می خواهد در دعوتش کامیاب باشد- ضروری است و به یقین آن هارا به گونۀ کامل آن می توان درسیرت رسول خدا “ص” یافت. پس هر کس قصد دعوتگر شدن دارد باید سیرت این بزرگترین دعوتگر تاریخ بشریت؛ حضرت محمد “ص” را به تمامی بیاموزد و از آن برای خود الگو و سرمشق قرار دهد چنان که خداوند بزرگ فرموده است:{ لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ} (احزاب/21) (بی تردید، الگوی نیکو برای شما در [شخصیت] رسول خدا قرار یافته است.)پس دعوتگران راه حق باید چنین باشند.

دعوتگر راه حق، باید نسبت به موضوع دعوتش، علم و بصیرت کافی داشته باشد، چنانچه خداوند متعال فرموده است: {قُلْ هَذِهِ سَبِیلِی أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِیرَهٍ أَنَا وَمَنْ اتَّبَعَنِی} (یوسف/108). (بگو! این راه من است که با بصیرت وآگاهی به سوی خدا دعوت ی کنم و [نیزراه] کسانی که ازمن پیروی می کنند).

دعوتگر راه حق با حکمت و موعظۀ حسنه دعوت می کند، چنانچه خداوند به پیامبرش آن گاه که او را به شیوه های دعوت برتر، رهنمائی می کند، می فرماید: {ادْعُ إِلَى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَهِ وَالْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ} (نحل/125). «یعنی: ای محمد”ص” ! مردمان را به دین خدا و شریعت مقدسش به روش حکیمانه و لطف و نرمی دعوت کن؛ روشی که به ایشان تاثیرگذار و موفقانه است؛ نه با پرخاشگری، درشتی، سنگدلی و تندخویی. و با مخالفین به بهترین شیوه از طریق مناظره، تمسک به دلایل و براهین و رفق و نرمی به مجادله بپرداز! {إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ}(نحل/125) «یعنی: ای محمد! پروردگارت می داند که کِی گمراه و چه کسی هدایت می شود، پس تو باید در دعوت و مناظره ات با ایشان، روش حکیمانه را فراموش نکنی! چرا که هدایت آن ها در اختیار تو نیست، کار تو رساندن و کار ما حساب گرفتن است»(1).

دعوتگر راه حق از خود خانواده و اقارب خود شروع می کند و در این مسیر به رسول خدا اقتدا می کند که خداوند در حق شان فرموده است: {وَأَنذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ}(شعراء/214) (و بستگان نزدیکت را [از عواقب کفر و گمراهی] بترسان!). زیرا او در قبال خانواده اش مسئول و وقایۀ شان از عذاب الهی از وی مطلوب است: {یَاأَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَکُمْ وَأَهْلِیکُمْ نَارًا} (تحریم/6) (ای مومنان! خود و خانوادۀ تان را از آتشی که آتش افروز آن مردمان [مشرک] و سنگ [های بت نما] است وقایه کنید.)

«میان دعوتی که پیامبر “ص” به قوم شان داشتند و دعوتی که مسلمان به فامیل خود دارد هیچ تفاوتی نیست مگر اینکه آن حضرت به شریعت جدیدی که خداوند بر ایشان نازل کرده دعوت می‌کردند و این، به دعوت ایشان که برای نجات وی فرستاده شده اند ـ به نیابت از ایشان ـ فرا می خواند»(2)

دعوتگر راه حق میان عقل و عاطفه موازنه ایجاد می کند پس نمی سزد که احساسات و عواطف به دور از عقل، بر دعوتش غلبه کند که در آن صورت نتائج ناخوشایندی به بار خواهد آورد. و به همین گونه شایسته نیست که به بُعد عاطفه در دعوتش بی توجهی کرده وآن را دور اندازد بلکه باید میان هر دو در دعوتش موازنۀ مطلوبی ایجاد می کند.

امام حسن البناء(رح) در این باره فرموده است: «کشش های عواطف را با نگرش های عقلی لجام کنید و شعاع های قلب را با شعله های عواطف منور گردانید و نیروی تخیّل را به راستی حقیقت و نگریستن به واقع پایبند سازید و حقایق را در روشنی تخیّل پویا و تابان، کشف نمائید»(3)

اعتدال و میانه‌روی

دعوتگر راه حق، روش اعتدال و میانه روی را در پیش می گیرد و این فرمودۀ خداوند را به گوش جان می شنود: ]وَکَذَلِکَ جَعَلْنَاکُمْ أُمَّهً وَسَطًا [ (بقره/143) (و به همان گونه..شما را امتی میانه ساختیم). و این گفتۀ پیامبر “ص” را: «فَسَدِّدُوا وَقَارِبُوا، وَأَبْشِرُوا، وَاسْتَعِینُوا بِالْغَدْوَهِ وَالرَّوْحَهِ وَشَیْءٍ مِنَ الدُّلْجَهِ» (صحیح البخاری) (استوار باشید و خود را به آن نزدیک سازید و درصبح و شام وپاسی از تاریکی شب به عبادت خدا بپردازید)

دعوتگر راه حق با همگان اخلاق نیکو دارد؛ به والدینش احسان می کند، صلّۀ رحم را رعایت می کند، بزرگسالان را احترام، خورد سالان را ترحم و دانشمندان را احترام می کند؛ بر فقراء، مساکین، یتیمان و بیوه زنان نیکی می کند. دعوتش در عمل و اخلاق پاکیزه اش تجسم عینی میابد. در برابرکسانی که دعوت شان می کند بی اعتناء نیست و حقوق مردم را پاس می دارد.

آن حضرت “ص” فرمودند: «الْبِرُّ حُسْنُ الْخُلُقِ»  (صحیح مسلم) (نیکوکاری همان حسن خُلق است). و فرمودند: «إِنَّ خِیَارَکُمْ أَحَاسِنُکُمْ أَخْلاَقًا» (صحیح البخاری) (همانا بهترین شما کسانی اند که اخلاقِ نیکوتر داشته باشند)

اعتماد به نصرت الهی

دعوتگر راه حق، یقین دارد که خداوند دینش را نصرت می دهد {وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ}(صف/8) (خداوند، کامل کننده دین خود است، هر چند کافران نا خوش باشند).

او برای دعوتش سرزمین صالحی انتخاب می کند تا بذر نیکوی دعوتش در آن رشد و نمویابد، اما به انتظار چیدن میوه اش توقف نمی کند و بلکه مسئولیت او افشاندن بذر و رعایت آن‌است و این عون و کمک الهی است که آن را ـ هرچند بعد از مدتی ـ به ثمر می نشاند، پس او هیچگاه در چیدن میوه شتاب نمی کند، چه این که خداوند برای پیامبرش می فرماید: {فَإِنْ أَعْرَضُوا فَمَا أَرْسَلْنَاکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظًا إِنْ عَلَیْکَ إِلَّا الْبَلَاغُ} (شوری/48) (پس اگر آنان [از دعوتت] روی گردانیدند [بدان که] ما ترا نگهبان بر سرایشان نفرستادیم، تو مسئولیتی جز رساندن نداری).و می فرماید: {لَیْسَ عَلَیْکَ هُدَاهُمْ وَلَکِنَّ اللَّهَ یَهْدِی مَنْ یَشَاءُ} (بقره/27) (هدایت ایشان بر عهدۀ تونیست و لیکن خداوند هر که را بخواهد هدایت می کند).

دعوتگر راه حق در رأیی که مخالف اتفاق دانشمندان دیگر است، تک روی اختیار نمی کند، او بر وحدت دعوی میان خود و دیگر برادران دعوتگرش حریص است، پس نه به دنبال عیب جوئی آنها است و نه خود را برتر از ایشان می بیند و معتقداست که هرکدام عضوی و خشتی از کاخ سر برافراشتۀ بزرگ دعوت اند و با همگی شان ساختمان دعوت کامل می‌شود.

پرهیز از هوای نفس

دعوتگر راه حق از هوای نفسش می پرهیزد و سخن حق را کتمان نمی کند؛ با هیچکس به زیان دعوتش سازش نمی کند، او پاک نفسی است که به داشته های مردم چشم طمع نمی دوزد. از بخشش های مردم غنای قلب و استغناء دارد. محض به خاطر رضای خدا دعوت می کند و پاداشش را فقط از او می خواهد، نه شهرت طلب است و نه به آن غرّه می شود.

دعوتگر راه حق می داند که همسرش در دعوت و پاداش با او شریک  است، زیرا وی را در راه دعوت مساعدت می کند و مشکلات و دوری و کم رسی شوهر را تحمل و در برابر شرایط دشواری که احیاناً به آن مواجه می شود، صبراختیار می کند و درغیاب شوهر از اولاد و خانه اش به خوبی مراقبت می کند و از فضیلتی که نصیب شوهرش شده بیزار نیست و بلکه از او به نیکی یاد می کند و درغیاب وی به حقش دعای خیر می نماید.

دعوتگر راه حق قضایای امتش را پیگیری کرده و از آن دوری اختیار نمی کند و در آگاه ساختن مردم و سهمگیری شان به آن، از طریق راه های مشروعی که خداوند عزوجل ما را بدان امرکرده است، مشارکت می ورزد.

ویژگی‌های فراگیر

حضرت علی کرم الله وجهه در گفتاری، ویژه گیهای که بر دعوتگران صالح صدق می کند، را برای ما جمع ساخته و فرمودند: «حق، منطق شان، میانه روی، پوشاک شان و تواضع، رفتار شان است. دیده گان را ازآن چه خدا حرامشان کرده فروبسته و گوش هاشان را در مسیری که سودمند شانست وقف کرده اند. وجودشان مسکن بلاها است و در بلاها چنانند که دیگران در نعمت و رخاء. عظمت خالق در دل هاشان آن چنان سیطره انداخته که غیر خدا را در چشم شان کوچک و حقیر ساخته است. دنیا طالب ایشان است و ایشان تارک آن. دنیا ایشان را به اسارت خویش گرفت و ایشان بهای آزادی شان از آن را پرداختند.. و اما حال شان در شب: ایستاده بر پا، خوانندگان آیات قرآنند؛ آن را به درستی تلاوت می کنند، چون از آیات شوق انگیز آن عبور کنند، به طمع آن درنگ کنند، و چون از آیتی که در آن تخویفی است گذر نمایند، گوش شان را بدان می دوزند و می پندارند که جوش و خروش جهنم در بیخ گوش های شان است ..و اما حال شان در روز: اهل حلم و علم و نیکی و پرهیزگاری اند، از اعمال اندک شان راضی نمی شوند و اعمال زیادشان را زیاد نمی شمارند. خویشتن را همواره متهم می کنند و از اعمال شان هراسانند.

هرگاه یکی از ایشان را تعریف کنند، گوید: من از دیگران خود را بهتر می شناسم و خداوند مرا از من بیشتر می شناسد و می گوید: بارالها! به آن چه آن‌ها می‌گویند مواخذه‌ام مکن! و مرا بهتر از آن چه می‌پندارند بگردان و آن چه ایشان از من نمی‌دانند مرا از آن مورد بخشایش خویش قرار ده!

از نشانه های ایشان این است که تو آن ها را نیرومند در دین، هوشیار در عقل، اهل یقین در ایمان، حریص در علم، دانشمند در حلم، میانه رو در توانگری، خاشع درعبادت، آراسته در تهیدستی، استوار در سختی ها، جوینده حلال، تلاشگر در هدایت و ناخوش از طمع ورزی می بینی. شام می کنند در حالی که مشغولیت شان شکر الهی است و صبح می نماید در حالی که گرفتاری شان ذکر الهی است. او را می بینی با آرزوهای اندک، قلبی خاشع برای خدا و نفسی قانع.

کارش را آسان ساخته و دینش را نگهبان شده، شهوتش مرده و خشمش فروخفته است. به خیرش امید بسته اند و از شرش رسته اند. اگر از غافلین باشند نام شان در لست ذاکرین درج می گردد، و اگر از ذاکرین باشند، در لست غافلین نه! گذشت دارند از کسی که بر ایشان ظلم روا داشته  و در می گذرند از کسی که محروم شان ساخته و می پیوندند به کسی که از ایشان بریده است. از بدزبانی بدورند؛ سخن شان نرم، گناه شان معدوم و معروف شان جلو هر دیده آشکار. خیر شان روان و شر شان گریزان است. در زلزله ها اهل وقار و در سختی ها بردبار و در فراخی ها شکرگزار.»(5)

منابع:

1-شیخ محمدعلی صابونی ،صفوهالتفاسیر،ج 2،طبع چهارم،نشرالقرآن الکریم ،بیروت.1981. ص74.

2-د.محمدسعیدرمضان بوطی،فقه السرهالنبویه،طبع یازدهم ،نشرالفکر،دمشق،1991 . ص74.

3-شیخ احمدقطان ،الداعیهالناجح،ج3،نشرالدعوه،کویت،1989. ص 190.

4-د.محمدسعیدرمضان بوطی،مرجع سابق،ص 255.

5-استادنعیم یوسف،الداعیهالی الله ،مقوماته وصفاته ،طبع اول،نشرالمنارهالمنصوره،2001. ص807.

اشتراک گذاری
فروغ اندیشه وب‌سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *