چیستی خشم و پرخاشگری

چیستی خشم و پرخاشگری

نگارنده: عبدالقدیر صالحی

چکیده: در این نگارش نخست تلاش شده است که چیستی و مفهوم خشم و پرخاشگری در نگاه دانشمندان روانشناسی و آگاهان امور اجتماعی بررسی و واکاوی شود، و تفاوت میان خشم و پرخاشگری بیان گردد، و سپس عوامل مختلف خشونت در افغانستان که نویسنده بعد از اندیشه آن را 15 عامل یافته است، مورد بررسی قرار گرفته و فاکتور های مهم خشونت آفرین در این وطن روشن گردد. و در نهایت به عنوان نتیجه گفته شده که اگر ما افغانها بخواهیم خشم خود را مدیریت کنیم و از پرخاشگری های روز افزون جلوگیری کنیم باید عوامل آن را بصورت کل و واقع گرایانه بررسی واولویت بندی نموده سپس با طرح برنامه های درست و منطقی، خود آگاهی و احساس مقابله با پدیده­ی خشونت را به عنوان یک چالش مهم در وجود ملت خود زنده نموده و در نهایت هنر مدیرت خشم و پرخاشگری را نیز که امروز در جهان آن را از مهارت های مهم زنده گی می شناسند، خود تجربه کنیم.

کلید واژه ها: خشم، پرخاشگری، خشونت، عوامل

پیش درآمد: روشن ترین تجربه برای همه انسان ها در مورد خشم و پرخاشگری این است که هر انسانی در مقاطعی از زمان پرخاشگری کرده و یا هم با افراد خشن و پرخاشگر مواجه شده است. «این مورد ممکن است برای هر کدام از ما اتفاق افتاده باشد. بنابراین احساس خشم برای ما حس بیگانه‌ای نیست.» خشم از سرشت و ضرورت های زنده­گی انسان است، همان گونه که بردباری و صبر فطرت اوست؛ اما سخن این جاست که خشم نیز مانند تمام پدیده های فطری یی که در نهاد انسان سرشته شده است، باید مدیریت شود، در غیر آن نتایج زیان بار آن جهان بشریت را بیش از این آشفته و ملتهب می سازد. خشونت عصر حاضر از فرآورده های خشم لجام گسیخته­ و خصمانه­ی قدرت های است که می خواهند جهان به کام ایشان باشد و برای سایر ملت ها سرنوشت تعیین کنند.«الیوت ارونسون»  یکی از علمای اجتماعی معاصر گفته است: عصر ما عصر پرخاشگری است. بخش عمده‌ی اخبار رادیو و تلویزیون، شرح و نمایش خشونت‌هایی است که در نقاط مختلف جهان از سوی انسان‌ نسبت به انسان‌های دیگر اعمال می‌شود. کشتارهای جمعی، قتل‌های انفرادی، تجاوز، تبعیض، محروم کردن از حقوق اولیه، همه و همه گویای چهره ی خشن و زشت انسان نسبت به همنوعان خود است؛ و جای تعجب نیست که آنتونی استر( به نقل از آونسون،1978) عالم اجتماعی دیگر گفته است، ما رفتارهای خشن انسان‌ها را نسبت به یکدیگر حیوانی می‌خوانیم، ولی بررسی خشونت‌های انسان نسبت به انسان نشان می‌دهد که به کار بردن صفت حیوانی در مورد این گونه رفتارها در واقع توهین به حیوانات است.»

تعریف خشم:

 فرهنگ عمید واژه­‌ی خشم را قهر، غضب و برآشفتگی گفته و دهخدا نیز علاوه بر ذکر این معانی خشم را نقطه ی مقابل خشنودی دانسته است.

دکتر اسپیلبرگ روانشناس و متخصص در این زمینه، خشم را این چنین تعریف کرده است: «خشم حالتی عاطفی است که از نظر شدت از تحریک ملایم تا عصبانیت شدید تغییرمی کند» بنابراین شاید بتوان گفت: خشم یک احساس کاملاً طبیعی است که همه افراد به گونه‌های مختلف و با درجات مختلفی آن را در زندگی خود تجربه می‌کنند.»

سازمان بهداشت جهان در متن بسته­ ای که تحت عنوان مهارت های زندگی ارائه کرده است خشم را واکنشی در برابر ناکامی دانسته است بدین معنا که انسان ها نسبت به شرایط و موقعیت هایی که در آن دچار ناکامی می شوند و احساس تهدید برای شان دست می دهد، یا می پندارند که صدمه خواهند دید یا کسی در مورد ایشان دچار اشتباه شده است، ابراز خشم می­کنند که این واکنش می تواند از یک احساس خفیف ناخوشایند تا یک احساس شدید پرخاشگرانه اوج بگیرد. بخاطر همین خشم را این گونه تعریف کرده است: «خشم احساسی است که در زمان  رو برو  شدن  با ناکامی  بوجود می آید. بدین معنا که  هرگونه ناکامی می­تواند باعث ایجاد خشم شود.» بنابر این خشم یا عصبانیت را می‌توان یک حس قوی نارضایتی یا تعارض تعریف کرد که عوامل و فاکتورهای مختلف به آن دامن می‌زند.

فواید خشم:

اگر بخواهیم از فواید خشم هم سخن بگوییم رسا ترین سخن این است که عصبانیت به عنوان یک حس طبیعی در وجود بشر به ما هشدار می‌دهد که در روند اوضاع یا محیط پیرامون­مان مشکلاتی است که نیاز به رسیدگی و توجه دارد. به گفته آرلین هیرش، مشاور کاریابی و روان‌شناسی در شیکاگو، خشم یا عصبانیت موقعی بروز می‌کند که افراد از انجام کاری­که می‌خواهند منع شده یا مجبور به انجام کاری برخلاف تمایل خود می‌شوند و به عبارتی دیگر، مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرند. پس می توان گفت که خشم در بسا اوقات می تواند قوی ترین انگیزه برای تغییر محیط به میل خود و جلوگیری از مورد سوء استفاده قرارگرفتن شود.

انگیزه های خشم:

بطورکلی می توان گفت خشم توسط رویدادهای درونی و بیرونی برانگیخته می شود؛ ممکن است از یک فرد مثل همکار یا رئیس یا گیر افتادن در ترافیک، لغو پرواز و… خشمگین شوید. ممکن است از نگرانی یا اشتغال ذهنی در باره­ی مشکلات شخصی ناشی شود. مابل  در سال1994 ده علت خشم افراد را به این شکل فهرست می کند:

١.جلوگیری از رفتار هدفمند.
٢. تحقیر شدن یا مورد تبعیض قرار گرفتن.
٣. مورد پیشداوری یا بی مهری قرار گرفتن.
۴. مورد فریب کاری یا عهد شکنی قرار گرفتن.
۵. تحقیر احساسات، ارزشها، یا اقتدار واقعی فرد از سوی دیگران
۶. مورد بدرفتاری و بی توجهی قرار گرفتن.
٧. صدمه دیدن در نتیجه بی توجهی نسبت به خود.
٨. رفتار حاکی از بی توجهی دیگران.
٩. مورد تجاوز و حمله بدنی یا کلامی قرار گرفتن
١٠ . قربانی شدن

پرخاشگری:

اگر خشم به عنوان یک احساس طبیعی مدیریت نشود منجر به یک واکنش کلامی و یا آزار فزیکی می شود که بدان خشونت و یا پرخاشگری می گویند. بنابر این «پرخاشگری را می‌توان رفتاری تعریف کرد که در اثر احساس خشم در افراد به وجود می‌آید؛ و هدف آن آسیب زدن به خود شخص و یا اطرافیان است. آنچه در تعریف پرخاشگری از اهمیت فراوانی برخوردار است قصد و نیت فرد پرخاشگر است. به این معنا که ما زمانی می‌توانیم رفتار فرد را پرخاشگرانه تلقی کنیم که از روی عمد و با قصد ضربه زدن به خود یا دیگری انجام گرفته باشد».  به طور مثال، اگر هنگام راننده گی موتر ما با موتر دیگری تصادم کند و جانب مقابل زخم بردارد، این عمل ما بدان سبب که قصد ضربه زدن به او را نداشتیم پرخاشگری محسوب نخواهد شد. اما چنانچه از روی خشم و با قصد و نیت عمدی بدان خاطر که به ما مزاحمت ایجاد کرده و ترافیک جاده را اخلال کرده است بخواهیم مقابله به مثل کنیم و تیز رانی و یا به اصطلاح (اشترینگ) بزنیم و زخمی اش کنیم این عمل ما پرخاشگری گفته می شود.

آیا آموزه های دینی عامل خشونت اند؟:

در  آغاز این بخش باید گفت که صاحب نظران علوم اجتماعی به دو گروه تقسیم شده گروه اول خشم و پراخاشگری را ذاتی و فطری می دانند و گروه دوم اکتسابی و حاصل عوامل اجتماعی، و در نهایت دانشمندان بدین نتیجه رسیده اند که «خشم اگر منبع ذاتی هم داشته باشد، قویا تحت عوامل اجتماعی قرار دارد» بنابر این وقتی ما از عوامل اجتماعی سخن می گوییم لزوما نمی توان گفت که بطور مطلق تنها یک یا دو عامل در جامعه سبب خلق خشونت و پرخاشگری شده است. با وجود این واقعیت متاسفانه باید گفت که امروزه در وطن ما بعضی از جریان ها بطور آگاهانه و بعضی هم بطور نا آگاهانه فقط بخاطر همسویی با زمانه و یا به نرخ روز سخن گفتن، خشونت را به اسلام نسبت می‌دهند. شاید بتوان استفاده­ی ابزاری و یا فهم نادرست از اسلام را یکی از چندین عامل خشونت در افغانستان قبول کرد؛ ولی دلایل روشن قرآنی و تاریخ زنده­گی پیامبر صلی الله علیه و سلم و خلفای راشدین و حاکمان قرآن مدار، حاکی از آن است که پندار کسانی که خشونت را بطور مطلق به اسلام نسبت می دهند، بی اساس و پنداری واقع بینانه نیست. بلکه برخلاف ادعاهای بسیاری از محافل غربی، در سراسر تاریخ، آموزه‌های اسلام منبع اصلی روشنگری بوده و تاثیر تمدن‌ساز و منحصر به فردی در جامعه داشته و شواهد قرآنی و تاریخی فراوانی وجود دارد که ثابت می‌کند این دین زور و اجبار و خشونت را برنمی‌تابد.

پیامبر صلی الله علیه و سلم در طول سیزده سال رسالت خود در مکه توسل به خشونت را برای پیروان خود حتی زمانی که تحت اذیت و آزار شدید غیرمومنان بودند روا ندانستند. طبق آیه 256 سوره بقره، پذیرش اسلام از سوی هر کس باید بر اساس انتخاب آزادانه خود او صورت گیرد. اجبار و تحمیل دین در فرهنگ نظری و عملی قرآن امری نا پسند و غیر قابل پذیرش است. علاوه براین اسلام هیچ حقی در تعیین ساختار اجتماعی یا مذهبی و آزادی فرهنگی غیرمسلمانان ساکن در میان خود یا محروم نمودن آنان از حقوق مدنی‌شان را به خود روا نمی­دارد. اسلام حتی پس از استقرار جامعه اسلامی در مدینه همچنان پیروان خود را از آغاز هر گونه تجاوز علیه دیگران باز داشت. در اسلام اصل تعامل بر اساس صلح و تفاهم است و قرآن کریم در آیات متعددی بر صلح و آشتی تاکید می کند: (‏یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّهً وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ‏) {بقره/208} ‏ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! همگی  به صلح و آشتی درآئید، و از گامهای اهریمن  پیروی نکنید. بی گمان او دشمن آشکار شما است . {تفسیر نور خرم دل}

‏در این آیه، خداوند تمام مؤمنان جهان را به صلح و آشتى و آرامش دعوت مى کند و جنگ و تجاوز را از گام هاى شیطان مى شمارد. و در سوره انفال گرایش به صلح را توصیه کرده می فرماید:  (‏وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ‏) {انفال/61} «‏ اگر آنان به صلح گرایش نشان دادند، تو نیز بدان بگرای و بر خدای توکّل نمای که او شنوا و آگاه است . ‏» ‏در این آیه نیز به پیامبرصلی الله علیه و سلم تاکید می کند که در پذیرش پیشنهاد صلح تردید و دودلی مکن و شرائط منطقی و عاقلانه و عادلانه را بپذیر. به همین ترتیب در آیات 90 و 94 و ۱۲۸ سوره نساء ، آیه ۲۰۵ سوره بقره و آیه ۹ سوره حجرات. بر ضرورت صلح و صلح خواهی تاکید می کند.

با این حال اسلام ضرورت جنگ را تحت شرایط خاص و رفع مزاحمت از مسیر دعوت، تجویز می کند و آن را تنها تا زمانی که عادلانه باشد روا می‌داند، آیه 190 سوره بقره به روشنی بیان می‌دارد که: (‏وَقَاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَکُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ‏) «و در راه خدا بجنگید با کسانی که با شما می‌جنگند. و تجاوز نکنید. زیرا خداوند تجاوزگران را دوست نمی‌دارد. ‏»

این آیه به روشنی بیان می دارد که فقط با کسانی که در برابر شما به جنگ بر می خیزند اعلام جنگ کنید و هرگز جنگ ‌افروزی نکنید. همچنان در باب آداب مبارزه و مقابله با دشمن، قرآن و رهنمود های پیامبر و خلفای راشدین می خوانیم که به  نیروی های اسلامی تاکید می کنند که بیگناهان و بی‌خبران و زنانی که نمی‌جنگند، و کودکان و پیرمردان و بیماران و امان‌خواهان را نکشید و خانه‌ها و کشتزارها را ویران نسازید.»

با وجود این همه شواهد قرآنی و تاریخی باز هم تعداد زیادی آگاهانه و یا نا آگاهانه اعمال خشونت آمیز یک تعداد از کسانی  که یا از اسلام و جهاد استفاده ابزاری می کنند و یا دچار کج فهمی در دین شده اند را دلیل بر خشونت طلبی اسلام گرفته تلاش می­کنند تا هر حرکتی را که از آن بوی خون می آید به اسلام نسبت دهند؛ ولی واقعیت امر این است که در افغانسان، عوامل متعددی دست به دست هم داده و خشم را به یک فرهنگ تبدیل کرده است، که ما در این نوشته هریک از این عوامل را شرح داده تا روشن شود که اسلام و تعلیمات سعادت بخش اسلامی به عنوان قانون فرستاده شده از جانب آفریدگار انسان هرگز علیه انسان و منافع انسانیت نبوده و الله متعال دین خود را مبنای خشونت و دشمنی میان انسان ها قرا نداده است.

پی نوشت ها:

  • تفسیر نور مصطفی خرم دل
  • کتاب روانشانسی اجتماعی (کریمی، یوسف 1384.)
  • مقاله خشم، علل، پیامدها، راهکارها / سایت تبیان آسیه ملک دار)
  • تاثیر محیط جغرافیایی بر اخلاق/ زینه عرفت پور.
  • مقدمه ابن‌خلدون، صص82 ـ 86..
  • (ابن سینا، قانون در طب، ص 2
  • (تغذیه جرم و جنایت /باشگاه اندیشه)
  • ( مقاله /تاثیر غذا در خوش اخلاقی و بد اخلاقی /سایت کدبانو)
  • مقاله / عشق‌های تلفنی و خشونت‌های خانوادگی/ دکتور حکیم سعید/ سایت افغانستان مونیتور)
  • فرهنگ عمید
  • فرهنگ دهخدا
اشتراک گذاری
فروغ اندیشه وب‌سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *