کورسک و تابوشکنی اوکراین!
- فروغ اندیشه
- تحلیل اخبار
نویسنده: صابرگل عنبری
در حالی که نگاه جهانیان به آتش تنش نظامی برافروخته شده در منطقه خاورمیانه متعاقب ترورهای اخیر در بیروت و تهران دوخته شده است، جنگ اوکراین و روسیه شاهد تحولات بیسابقهای است. از ده روز پیش حمله غافلگیرانه و غیر منتظره اوکراین به منطقه کورسک روسیه شروع شده و ظاهرا بخش گستردهای از آن به مساحت 1150 کیلومتر مربع تا عمق 35 به اشغال نیروهای اوکراینی درآمده است.
این حمله نقطه عطف و تحولی مهم در جنگ اوکراین از زمان شروع آن از فوریه 2022 و معطوف به راهبرد دستور کار متفاوت از قبل اوکراین و متحدان غربیاش در این جنگ است. همواره ارتش اواکرین از بیم واکنش سهمگین روسیه از حمله به داخل آن پرهیز میکرد و از این رو، حمله به کورسک و اشغال بخشی از آن از یک سو تابوشکنی در این جنگ و از دیگر سو نیز اتفاقی بیسابقه از جنگ جهانی دوم است؛ به گونهای که روسیه از زمان حمله آلمان نازی به شوروی مورد تهاجم و اشغال قرار نگرفته است و همین خود تحول پیشگفته را واجد معانی و دلالتهای بیشتر کرده است.
هر چند آمریکا و اروپا مشارکت در برنامهریزی و اجرای حمله را تکذیب کردهاند، اما بعید است که چنین حملهای با سلاحهای پیشرفته غربی بدون هدایت و مشارکت آنها رخ داده باشد.
روسیه که منتظر بازگشت ترامپ و ساخت و پاختی با او برای پایان این جنگ پرهزینه بود، هنوز واکنش جدی نشان نداده و باید دید چطور با این اتفاق که هیبت نظامی و امنیتی این کشور و خود پوتین و آینده او را با پیامدهای فراوانش هدف گرفته است، کنار میآید. بعید است که رئیس جمهور روسیه به سادگی از کنار این قضیه بگذرد و نوع واکنش به آن میتواند پیامدهای جهانی جنگ اوکراین را مضاعف کند.
اوکراین اعلام کرده است که کورسک نقطه عزیمت حملات بیشتر روسها بوده و آن را منطقه بیطرف اعلام کرده است و همین امر هم حضور نظامی طولانی مدتی را میطلبد؛ اما بعید است که روسیه با این مساله کنار بیایید و احتمالا حمله گستردهای را برای بازپس گیری کورسک تدارک ببیند. البته این حمله نیز در سایه بحران اقتصادی گسترده ناشی از تحریمها بسیار پرهزینه است و جدا از آن نیز چه بسا این ضد حمله و تمرکز بر آن، حفظ مناطق تحت تصرف در داخل اوکراین و پیشروی در محورهای دیگر را نیز با مشکل مواجه کند.
واقعیت این است که غرب از زمان شروع جنگ اوکراین راهبردی پیچیده و مرحلهای در پیش گرفته است. غرب از همان ابتدا که روسیه تا مرز تهدید به حمله اتمی و بازنگری در دکترین هستهای خود ظرف دو سال اخیر پیش رفت، با هدف کنترل و مهار واکنش و رفتار روسیه از مدام اعمال محدودیتهایی در کمک نظامی به اوکراین خبر میداد، اما رفته رفته و تدریجی به موازات فشار اقتصادی سنگین و تاثیرگذاری بر رفتار احتمالی مسکو این محدودیتها را آشکارا و پنهان یکی پس از دیگری کنار گذاشته است.
البته هنوز بزرگترین محدودیت موافقت با حمله اوکراین با استفاده از موشکهای بالستیک دور برد به داخل خاک روسیه است و دور زدن این محدودیت نیز در آینده پس از وقایع کورسک دور از انتظار نیست.
فعلا به نظر میرسد که آمریکا و اروپا در حال سبک سنگین کردن سرنوشت حمله اوکراین به کورسک است.
هر چند ممکن است که این حمله دست اوکراین را در مذاکراتی که نه هنوز شروع شده و نه مشخص نیست چه زمانی آغاز میگردد، پر کند، اما واقعیت این است که فعلا چشماندازی برای پایان جنگ اوکراین از طریق مذاکره و صلح وجود ندارد.
آنچه از بین سطور سیاست غرب پیداست، تداوم این جنگ فرسایشی و به تحلیل بردن انرژی و توان روسیه در همه زمینهها و تبدیل کردن این رقیب خود به قدرتی بسیار ضعیف و مهار شده است. هر چند آمریکا و اروپا هزینههای مالی و اقتصادی سنگینی در این جنگ میکنند که مورد اعتراض برخی مالیات دهندگان قرار گرفته است، اما بعید به نظر میرسد که این عامل به این زودی موجب تجدیدنظر در جنگ اوکراین در جهت مذاکره جدی با روسیه برای پایان “برد برد” این جنگ شود. پوتین نیز که تلاش برای دور کردن ناتو از مرزهایش را مستمسکی برای شروع این جنگ قرار داد، امروز نه تنها این امر محقق نشده بلکه تجهیزات جنگی ناتو را در حال پیشروی در داخل خاک کشورش میبیند و باید برای خارج ساختن آنها و باز پس گیری کورسک بیشتر بجنگد و بیشتر هزینه کند.
در این میان به نظر میرسد که غرب همچنان اتحاد و یکپارچگی خود را در قبال روسیه علی رغم برخی اختلافنظرها حفظ کرده است؛ اما مسکو در این نبرد بر خلاف انتظارش نتوانست همراهی چین بزرگترین رقیب آمریکا را برای ایجاد یک جبهه واحد جلب کند. البته برعکس آن چین بیشترین بهره اقتصادی را از این جنگ از طریق خرید نفت ارزان از روسیه برده است.