🔻امت از مرحله استضعاف عبور کرده و اکنون در قلب رویارویی قرار دارد
طوفان الاقصی 2023 هرگز بدون طوفان افغانستان 2021 و طوفان ساحل آفریقا 2022 ممکن نبود. به همین ترتیب، طوفان شام 2024 نیز بدون طوفان الاقصی به وقوع نمی‌پیوست.
این زنجیره از طوفان‌ها نشان‌دهنده یک وحدت ارگانیک است که به وضوح وحدت امت اسلامی را به نمایش می‌گذارد. اثرات این طوفان‌ها، از کوه‌های تورابورا تا عمق ساحل آفریقا، گواهی بر اتحاد میدان‌های مبارزه امت اسلامی است.
بزرگ‌ترین زیان استراتژیک برای گروه‌های مبارز و مؤمن در غزه، شام و افغانستان، تفرقه در میدان‌ها و انزواطلبی داخلی است. این در حالی است که آن‌ها باید به جای این رویکرد، به سمت ساختن یک محور اسلامی حرکت کنند؛ محوری که بتواند ما را به قطبی بی‌نظیر در جهان آینده تبدیل کند.
حقیقتاً جای تأسف دارد که این نسل، به سادگی و بدون درک عمیق، از چنین فرصت تاریخی‌ای عبور کند؛ فرصتی که با خون جهاد صد سال گذشته امت اسلامی در سراسر جهان به دست آمده است.
اسف‌بارتر این است که دشمن، این فرصت را به‌خوبی درک کرده و آماده مذاکره با شما به عنوان یک قطب جهانی است، اما فرزندان اسلام هنوز این واقعیت را نمی‌بینند!
کافی است به نقشه عملیات‌های نظامی آمریکا، ناتو و روسیه از سال 2001 تا 2024 نگاهی بیندازید تا این حقیقت را درک کنید. 95 درصد از عملیات‌های نظامی آن‌ها در جغرافیای اسلامی انجام شده است و هدف اصلی آن‌ها، سرکوب حرکت‌های جهادی و انقلابی امت اسلام بوده است.
طوفان افغانستان (۲۰۲۱):
جایی که آمریکا و ارتش‌های ناتو شکست خوردند و عقب‌نشینی کردند. این شکست، نقطه عطفی در کاهش نفوذ قدرت‌های غربی در جغرافیای اسلامی بود.
طوفان ساحل آفریقا (۲۰۲۲):
در این طوفان، ارتش‌های اروپایی به رهبری فرانسه شکست سختی خوردند. این شکست، نفوذ تاریخی فرانسه در ساحل آفریقا را به حدی تضعیف کرد که حتی مجبور به چشم‌پوشی از حمایت از بشار اسد و برخی از مهم‌ترین مناطق نفوذ تاریخی‌شان در شام شدند.
طوفان الاقصی (۲۰۲۳):
این طوفان قدرت امت اسلام را به نمایش گذاشت. جهان شاهد آن بود که قوی‌ترین ائتلاف‌های نظامی صهیونی-صلیبی، در برابر ضعیف‌ترین بخش امت اسلامی، یعنی یک گروه کوچک محاصره‌شده در غزه، ناتوان از رسیدن به پیروزی قاطع بودند. این گروه کوچک، در سرزمینی کوچک و محاصره‌شده، اقتدار آن‌ها را به چالش کشید.
طوفان شام (۲۰۲۴):
این طوفان، قوی‌ترین و خطرناک‌ترین پایه‌های محور شرقی به رهبری چین را در هم شکست. این محور شامل دو بلوک بزرگ بود:
اول بلوک اوراسیا به رهبری روسیه.
دوم محور مقاومت به رهبری ایران، که شامل شش نیروی کلیدی است: ایران، عراق، سوریه، لبنان، نیروهای حوثی در یمن، و ارتش الجزایر.
خواندن و تحلیل هر طوفان به صورت مجزا و بدون در نظر گرفتن ارتباط آن‌ها با یکدیگر، بسیار خطرناک است. چنین نگاهی باعث می‌شود امت اسلام، فرصت تاریخی و بی‌نظیری را برای بازگشت به عنوان یک قطب تأثیرگذار و فعال در جهان آینده از دست بدهد.
بنابراین، لازم است هر طوفان به درستی تحلیل شود و ویژگی‌ها و عملکرد استراتژیک آن به‌طور دقیق مشخص گردد، در حالی که بر وحدت میدان‌ها تأکید شود.
باید از نگاه کُل‌نگر برای تفسیر این رویدادها استفاده کرد، زیرا هر طوفان در واقع یک مدل جدید است که از دل جهاد امت اسلامی به وجود آمده است. این مدل‌ها امت را از مرحله استضعاف به مرحله رویارویی و آزادی منتقل می‌کنند.
این دیدگاه کُل‌نگر کمک می‌کند تا این طوفان‌ها نه تنها به‌عنوان رویدادهای پراکنده، بلکه به‌عنوان بخش‌های هماهنگ یک حرکت بزرگ‌تر برای بازسازی و تقویت امت اسلامی شناخته شوند.
این مدل‌ها، با وجود تفاوت در برخی مظاهر اجتماعی و فرهنگی که ناشی از تنوع محیط‌های جغرافیایی و انسانی است، در چهار ویژگی اصلی مشترک هستند:
از یک حالت ایمانی مشترک نشأت گرفته‌اند:
همه این حرکت‌ها و طوفان‌ها بر پایه ایمان و عقیده واحدی شکل گرفته‌اند که نیروی محرک اصلی آن‌هاست.
با یک روحیه تمدنی هدایت می‌شوند:
روح تمدنی مشترک، این حرکت‌ها را به سمت هدفی والا و واحد سوق می‌دهد.
بر اساس یک عقیده رزمی واحد تکیه دارند:
استراتژی‌ها و اصول مبارزاتی این طوفان‌ها از یک عقیده نظامی و رزمی مشترک سرچشمه می‌گیرند.
دارای یک دیدگاه سرنوشت‌ساز مشترک هستند:
همه این حرکت‌ها به یک هدف نهایی و مشترک ایمان دارند و برای تحقق آن تلاش می‌کنند.
این ویژگی‌های مشترک نشان‌دهنده وحدت عمیق در اهداف و رویکردهای این حرکت‌ها است، حتی اگر در ظواهر و شرایط جغرافیایی و فرهنگی متفاوت باشند.
باید تمام امت اسلامی بر این چهار اصل توافق داشته باشد تا بتواند گذار کامل از مرحله استضعاف به مرحله رویارویی و تدافع را محقق کند و در نهایت به دوران خلافت و برپایی کامل اسلام دست یابد.
قدرت‌های معاند و دشمنان امت به دنبال گسترش نفوذ و یافتن محیط‌های وسیع‌تری هستند تا قدرت خود را تقویت کنند. آن‌ها به خوبی می‌دانند که بقا در انزوا به معنای نابودی و خروج از تاریخ است.
این قدرت‌ها آرزو دارند موقعیت‌ها و فرصت‌هایی را که امت اسلامی در اختیار دارد، به دست آورند. من از تولیدات فکری و استراتژی‌های آن‌ها آگاه هستم و می‌دانم که آن‌ها مشتاق داشتن این چهار اصل کلیدی هستند تا با تکیه بر آن‌ها بر جهان تسلط پیدا کنند.
بنابراین، غیرقابل قبول است که نسل رویارویی و تدافع از این اصول غفلت کند یا از تکیه بر آن‌ها در مدیریت مراحل تدافع و تثبیت جایگاه امت اسلامی خجالت بکشد. این اصول ستون‌های اصلی برای حرکت به سمت اقتدار و تحقق وعده الهی هستند.
بار دیگر تأکید می‌کنم که دیدگاه حاکم باید این باشد که ما یک امت واحده هستیم. تنوع مدل‌های حکومتی در درون امت اسلامی، یکی از بزرگ‌ترین ابزارهای قدرت ماست.
این مدل‌های حکومتی که در مرحله تدافع شکل گرفته‌اند، باید یکدیگر را تقویت کنند تا توان بیشتری برای برپایی دین و تحقق وعده الهی در امت محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) به دست آورند.
خداوند در قرآن می‌فرماید:
“إِنَّ هَٰذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّهً وَاحِدَهً وَأَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ”
(سوره انبیاء، آیه 92)
این آیه یادآور وحدت امت اسلامی و وظیفه مشترک ما در عبادت و اطاعت از خداوند است. هر مدل حکومتی و هر حرکت اسلامی باید در این مسیر، با هدف تقویت امت و تحقق وعده الهی همکاری کند.
: آگاهی استراتژی
