مذاکرات ایران و اسرائیل برای ختم جنگ

رژیم صهیونیستی در محاسباتش برای شروع جنگ با ایران دچار اشتباه بزرگی شد؛ اما ناگزیری‌هایی نیز در راستا وجود داشت که این رژیم را مجبور به اتخاذ چنین تصمیمی واداشت:

1.  بن بست در جنگ فرسایشی غزه و گیر ماندن نتانیاهو در بحرانی که توانایی رسیدن به حداقل پیروزی هم در آن متحمل نیست.

2.  بن بست در حل اختلاف داخلی، احتمال انحلال کنست و سقوط دولت؛ نتانیاهو مجبور بود برای گریز از این وضعیت و ماندن در قدرت، دامنۀ جنگ را وسیع تر سازد.

3.  گزارش‌هایی مبنی بر نزدیک شدن ایران به دست‌یابی به سلاح هسته‌ای، خطر را بیخ گوش نتانیاهو به صدا در آورده بود.

4.  ضعیف شدن دامنۀ سلطۀ آمریکا در خاورمیانه و قدرت‌گیری چین و روسیه به‌عنوان حامیان منطقه‌ای ایران.

5.  رژیم اسرائیل برای درهم کوبیدن قدرت هسته‌ای ایران، نیاز شدید به آمریکا دارد؛ در صورت ضعیف شدن قدرت آمریکا در منطقه، فرصت ضربه زدن به ایران از دست می رفت!

با توجه به موارد فوق و فرصت طلایی ایجاد شده در خاورمیانه و از بین رفتن نیروهای نیابتی ایران در منطقه و سقوط اسد؛ تفوق استخباراتی رژیم صهیونیستی در ایران، فرسوده بودن نظام ایران، همه موارد رژیم صهیونسیتی را برای حملۀ به ایران تشویق می‌کرد.

اما، اشتباه محاسباتی رژیم اسرائیل در سنجش قدرت موشکی ایران و توان تهاجمی آن بود و رژیم صهیونیستی نتوانست در مقابل آن تاب بیاورد و اکنون توان دفاعی خویش را نیز در مقابل موشک‌های بالستیک ایران از دست داده‌است.

رژیم صهیونیستی برای ضربۀ نهایی به تأسیسات هسته‌ای ایران، دست به دامان آمریکا شد و آمریکا را بر سر دو راهی قرار داد. ورود به جنگ، برای آمریکا دشوار بود. از یک‌سو، ورود به جنگ زمینۀ گسترش دامنۀ ناآرامی در منطقه و گیر ماندن آمریکا را در جنگی فرسایشی در خاورمیانه را فراهم می‌ساخت و از سوی دیگر، چشم‌پوشی از جنگ نیز، رژیم صهیونیستی را در مخمصۀ جنگ رها نموده و وانمود می‌ساخت که آمریکا متحد استراتیژیک خویش را تنها گذاشته‌است.

آمریکا راه میانه را برگزید؛ حملات ملایم و بدون تخریب زیاد را طوری انجام داد که ایران را برای انتقام جویی و هدف قرار دادن منافع و پایگاه‌های آمریکا در منطقه تحریک نکند.

با این حساب؛ رژیم صهیونیستی که به سرکوب قدرت ایران توسط آمریکا دل بسته بود؛ اکنون زیر آماج موشک‌های ایران تنها مانده‌است، شهرهای بزرگ آن ویران شده و زیر ساخت‌هایش تخریب گردیده، قوت نظامی‌اش فروپاشیده، مردم در حال فرار از سرزمین‌های اشغالی اند و وجهۀ جهانی این رژیم به شدت آسیب دیده.است.

تمامی این حوادث روند پیروزی را به‌سوی ایران در حرکت انداخته‌است. رژیم صهیونسیتی اکنون مجبور است تا برای گذر از این شرایط وخیم و بقای نیمه جانش، تن به امتیاز دهی بدهد. امروز اخباری مبنی بر پیشنهاد مذاکره و آتش‌بس از سوی رژیم با طرف ایرانی نیز مطرح شده‌است.

اگر رژیم صهیونسیتی دیر یا زود کوتاه بیاید و بحث مذاکره به صورت جدی‌تر مطرح شود؛ در این صورت، ایران باید در مذاکرات تنها به شرط غنی‌سازی اکتفا نکند. بلکه آتش‌بس دایمی در غزه، رفع محاصره، خروج کامل نیروهای رژیم صهیونیستی از غزه، پرداخت غرامت ویرانی‌های غزه، وصل شدن غزه و کرانۀ باختری برای تشکیل دولت مستقل فلسطینی با پایتختی قدس، را روی میز مذاکره بگذارد.