اما و اگر سفر رهبران حماس به ترکیه!

اما و اگر سفر رهبران حماس به ترکیه!

رهبران حماس به دعوت اردوغان به ترکیه رفته و با او دیدار و گفتگو کردند. این سفر به این گمانه دامن زده است که آن‌ها تحت فشار خروج از قطر قرار دارند و به دنبال مکان جدیدی هستند. اما واقعیت این است که این سفر در سبک و سیاق دیگری می‌گنجد.

اولا بر کسی پوشیده نیست که قطر از جانب آمریکا تحت فشار است که برای دادن امتیاز برای رسیدن به توافق مبادله اسرا بر اساس خواسته‌های اسرائیل بر حماس فشار آورد؛ اما بنا به «شنیده‌ها از منابع آگاه در منطقه‌» این فشار به حد درخواست برای اخراج رهبران حماس نرسیده و بعید هم هست کار به اینجا برسد؛ به این دلیل که خروج رهبران حماس از قطر به معنای توقف شکست‌گونه مذاکرات آتش بس و میانجیگری این کشور است که آمریکا آن را بی‌بدیل خوانده است و نمی‌خواهد مذاکرات چنین سرنوشتی را ولو موقتا پیدا کند.

ثانیا، سفر رهبران حماس بیشتر با سیاست داخلی ترکیه به ویژه پس از انتخابات اخیر در ارتباط است. اردوغان پس از دعوت از آن‌ها و دو روز قبل از سفرشان به تعریف و تمجید از حماس پرداخت و آن را با نیروهای ملی در جریان مبارزات استقلال ترکیه تشبیه کرد و طی اظهارنظری بی‌سابقه که موجب ناخرسندی فتح و حکومت خودگردان هم شده، گفت: میزبان “رهبر آرمان فلسطین” خواهم بود.

این سخنان بی‌سابقه اردوغان معطوف به شکستی است که حزب عدالت و توسعه در انتخابات اخیر شهرداری‌ها متحمل شد و یکی از دلایل مهم آن رویگردانی بخش قابل توجهی از جریان محافظه‌کار حزب از مشارکت در انتخابات در اعتراض به سیاست‌های اردوغان در عدم اتخاذ اقداماتی علیه اسرائیل در جریان جنگ غزه و ادامه تجارت با آن بود. جالب اینجاست که دولت ترکیه بعد از انتخابات و این شکست محدودیت‌هایی را در زمینه تجارت با تل آویو به همان دلیل وضع کرد. بنابراین یکی از دلایل سخنان اخیر اردوغان و میزبانی گرم از رهبران حماس جلب رضایت این بخش معترض از حزب عدالت و توسعه است. دیگر اظهارات اردوغان هم مبنی بر این که با آرمان فلسطین بزرگ شده و دلش در گرو آن است، در همین راستا قابل تفسیر است.

ثالثا، به نظر می‌رسد که دلیل دیگر دعوت از رهبران حماس و سفر وزیر خارجه ترکیه به قطر در اواخر هفته گذشته، حمایت آنکارا از دوحه در مقابل هجمه‌ای است که از جانب لابی اسرائیل علیه قطر به راه افتاده است.
اخیرا که آمریکا در نشست مذاکراتی قاهره بسته پیشنهادی جدیدی ارائه کرد و حماس آن را مطابق خواسته‌های اسرائیل دانست و نپذیرفت، اما گویا مصری‌ها به حماس برای پذیرش این طرح آمریکا فشار آوردند و در مقابل، قطری‌ها نقشی بی‌طرفانه ایفا کردند و این مساله به حساب جانبداری آن‌ها از حماس نوشته شده و همین هم بیشتر خشم طیف تندرو حاکم در اسرائیل و بخشی از لابی اسرائیلی در آمریکا را برانگیخته است. همین هجمه نیز باعث شد که قطر تلویحا از بازنگری در میانجیگری خود در مذاکرات خبر دهد.

این موضع قطر در بطن خود حامل یک پیام هشدار آمیز به طرف‌های مقابل بود که اگر به این هجمه خود ادامه دهند، پرونده وساطت را می‌بندد که آمریکا در مقابل تاکید داشت نقش دوحه در میانجیگری در مذاکرات بی‌بدیل است. این گونه هم پیداست که واشنگتن مصرانه خواهان ادامه این میانجیگری است که لازمه آن هم تداوم حضور رهبران حماس در دوحه است.

رابعا، نکته مهم این که قبل از جنگ، ترکیه اقامتگاه دوم رهبران حماس بوده و هنیه مدام میان قطر و ترکیه تردد داشت و زمان حمله هفتم اکتبر هم در استانبول بود. اما بعد از جنگ و میانجیگری قطر حضور او در دوحه را می‌طلبید.
البته ناگفته هم نماند که پس از حمله هفتم اکتبر و در اوایل جنگ، خود دولت ترکیه نگران بود و چه بسا تمایل چندانی هم به دعوت و میزبانی رهبران طراز اول حماس نداشت، اما احتمالا در کنار همان دلایل پیشگفته، همچنین طولانی‌تر شدن جنگ، آنکارا را به این جمع‌بندی رسانده است که حماس ماندگار خواهد بود و به احتمال زیاد به دنبال ایفای نقش پررنگی هم در آینده در پرونده غزه و فلسطین باشد.


نویسنده: صابرگل عنبری

اشتراک گذاری
فروغ اندیشه وب‌سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *