مدیریت اختلاف

اختلاف و تفاوت، در شکل، رنگ، زبان ، اندیشه، دانش، استعداد، عقیده ودین، در حیات انسانی یک امر طبیعی است: (‏وَلَوْ شَاءَ رَبُّکَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّهً وَاحِدَهً وَلَا یَزَالُونَ مُخْتَلِفِینَ‏) {هود /118} ‏ اگر پروردگارت می خواست، مردمان را ملّت واحدی می گردانید ( و پیرو آئین یگانه‌ای می نمود) ولی آنان همیشه ( در همه امور زنده گی) متفاوت خواهند ماند.  ‏ ‏

 اختلاف نه تنها در حیات انسان بلکه از قوانین حاکم برهستی نیز می باشد؛  قرآن کریم در بسا آیات بطور صریح تفاوت در میان اشیاء را بیان می دارد و عقل و خرد انسانی را متوجه تفاوت در زمین و آسمان ومیوه ها و درختان کوه ها و دریاها و ورنگ و زبان انسانها و… می کند و آن را از نشانه‌های بزرگ آفرینش می داند و خردمندان و فرزانگان را متوجه این حقیقت می کند که تفاوت و اختلاف،  جزء نظام هستی و از اسباب رشد بشریت است.

برای روشن شدن این مفهوم که انسان ها در عقاید و باور ها پیوسته اختلاف خواهند داشت و تثبیت آن در اندیشه ها، الله می فرماید: (لِکُلٍّ جَعَلْنَا مِنْکُمْ شِرْعَهً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَکُمْ أُمَّهً وَاحِدَهً وَلَکِنْ لِیَبْلُوَکُمْ فِی مَا آتَاکُمْ فَاسْتَبِقُوا الْخَیْرَاتِ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُکُمْ جَمِیعًا فَیُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ) {مائده/48} «‏ برای هر ملّتی از شما راهی و برنامه‌ای قرار داده‌ایم . اگر الله می‌خواست همه‌ی شما را ملّت واحدی می کرد و امّا ( خدا چنین نکرد ) تا شما را در آنچه (از شرائع) به شما داده است بیازماید. پس (فرصت را دریابید و) به سوی نیکی ها بشتابید  بازگشت همه تان به سوی الله خواهد بود ، و از آنچه در آن اختلاف می‌کرده‌اید آگاه­تان خواهد کرد.  ‏ ‏

باید خاطر نشان کرد که در آیه فوق الله وجود اختلاف در آیین و برنامه زنده گی را برای انسان ها تصریح می کند و با احترام به عقل انسانی او را در اختیار بهترین روش و آیین آزاد می گذارد، بنا براین  اختلاف انسانها در افکار و اندیشه و تصور و باور ها و عادات و تقالید امری شگفت و عجیب نیست بلکه تلاش برای این که همه مردم بر یک اندیشه و فکر و فرهنگ جمع شوند و درکل یک نیت و عقیده و باور داشته باشند بسیار عجیب  است؛ زیرا این تلاش در راستای برداشتن قانونی است که الله آن را طبیعت هستی قرار داده و برای زنده گی بشر ضروری و مفید دانسته است.

اختلافات  فقهی در میان دانشمندان اسلامی از عصر صحابه تا امروز یک امر طبیعی تلقی می شود و دلیلی بر بالنده گی و رشد روز افزون دانش و فرهنگ اسلامی می باشد و از نشانه های سلامت فکری جامعه. بنا براین تلاش برای جمع کردن مردم پیرامون یک  رأی و نظر مشخص در احکام عبادات و معاملات و فروعات دینی تلاشی بیهوده و بدون ثمر و ساده گی آشکار است. زیرا اختلاف در فهم احکام فرعی شریعت، امری انکار نا پذیر است و این ضرورت را طبیعت دین، زبان و طبیعت بشری و قانون حاکم بر هستی الزامی می سازد.

نا گفته نماند که عدم توجه به این حقیقت و تلاش زور مدارانه در راستای هم اندیشه ساختن تمام مردم ، در طول تاریخ سبب بروز کشمکش ها و فتنه ها شده و چه بسا روند بالنده­گی و رشد اندیشه و فرهنگ را که فضای باز برای تبادل دیدگاه ها را می خواهد به چالش جدی مواجه ساخته و آن برهه از  تاریخ به نام عصر انحطاط و ایستایی اندیشه مسمی شده است.

در این مقام باید به صراحت گفت که: اسلام اختلاف و تفاوت را در تمام عرصه ها از طبیعت هستی می داند، از این رو نمی گوید اختلاف باید برداشته شود بلکه می خواهد که اختلافات را مدیریت و تنظیم کنیم؛ بدین معنا که نخست در پرتو آیات قرآنی و آیات کونی، اختلاف را به عنوان یک پدیده­ی دایمی در طبیعت بشر و هستی قبول کنیم و سپس با توجه به منشأ و ریشه های اختلاف آن را دسته بندی و نوع رشد دهنده و باز دارنده از رشد و بالنده گی را از هم تفکیک کنیم.

برای بهتر مدیریت کردن این پدیده باید بدانیم که اختلافات بشر، در فکر و دیدگاه و موقف به یکی از دو منشأ و ریشه بر می گردد که یکی همان علم و عقل و نظر است که در اصطلاح بدان (اختلاف علمی) می گویند و مورد پسند شریعت  و یک امر طبیعی بویژه در میان صاحبان دانش و اندیشه و خرد است. و با این نوع اختلاف، دانش رشد می کند و مکاتب و مدارس فکری بالنده می گردد و تمدنها قد می کشد. و این همان اختلافی است که رحمت خوانده شده و اگر جامعه­ از چنین اختلافاتی که دانش و اندیشه را رشد دهد،خالی باشد جامعه­یی است مریض و عقیم!

ریشه­یی دیگری که برای اختلافات می توان جستجو کرد همان خود پسندی و مصلحت است؛ فرق نمی کند این مصلحت جویی فردی باشد و یا برای، گروه و حزبی خاص، در هر صورتش اصطلاحا برایش (اختلاف مصلحت جویانه ) می گویند واین نوع اختلاف بیشتر انگیزه اش تقابل مصلحت های شخصی و یا گروهی و از اسباب بروز دشمنی، تفرقه و فساد در خشکه و دریا می باشد و این همان نوعی از اختلاف است که قرآن آن را (عذاب) می خواند: (قُلْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَى أَنْ یَبْعَثَ عَلَیْکُمْ عَذَابًا مِنْ فَوْقِکُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِکُمْ أَوْ یَلْبِسَکُمْ شِیَعًا وَیُذِیقَ بَعْضَکُمْ بَأْسَ بَعْضٍ) {انعام/65} « ‏ بگو : خدا می‌تواند که عذاب بزرگی از بالای سرتان و یا از زیر پاهایتان بر شما بگمارد و یا این که کار را بر شما به هم آمیزد  و دسته‌دسته و پراکنده گردید و برخی از شما را به جان برخی دیگر اندازد و گرفتار همدیگر سازد.»

آری اختلافات بشردو منشا دارد؛ نخست عقل و علم که رحمتی از جانب الله متعال است و دوم مصلحت و سود جویی که عذاب و هلاکت تلقی می شود.حال با همین  شناخت ودسته بندی است که می توان اختلافات را مدیریت کرد و افراد و گروه ها را نیز حسب اندیشه، علم و دانش و مصلحت های شان در جامعه دسته بندی کرد.

البته مدیریت اختلاف امری نیست که تنها بتوان بصورت فردی و یا توسط گروهی خاص و یا حکومت آن را انجام داد بلکه این جامعه و مردم اند که می توانند از امر مدیریت اختلاف کامیاب بدر آیند البته این مهم زمانی تحقق پذیر است که تمام علمای دینی اندیشمندان، نهاد های مدنی، رسانه ها و همه افراد دلسوز که می توانند بر افکار عمومی اثر گزار باشند، با وحدت عمل در جهت تفهیم این حقیقت برای همه اقشار ملت همنوا گردند و فرهنگ اختلاف پسندیده و تمدن ساز را باز سازی کنند و فضا را برای رشد اندیشه، گشایش مکاتب فکری و نهاد های علمی و اصلاحی فراهم آورند.

اشتراک گذاری
فروغ اندیشه وب‌سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *