«و مرگ در هر لحظه برای من می‌رقصد.»

نویسنده: استاد عبدالرحمن عزام

 

«ومرگ در هر لحظه برای من می‌رقصد.»

👤 شهید قائد اسماعیل هنیه

‍ مرگ ما را نمی‏‌هراساند و از مرگ نمی‌‏هراسیم، که بر مرگ، بیعت کرده‌‏ایم و مرگ در راه خدا را، والاترین خواسته و برازنده‏‌ترین آرزوی داریم. به پیش می‌‏رویم و تا پای جان، به راه خود پشت نمی‏‌کنیم و از تلاش خویش، خسته نمی‏‌شویم. فشارها ما را می‌‏سازد و تهدیدها، جسورمان می‌‏کند؛ ما رَه‏روانِ راهِ جهادیم و جد و جهد و جهاد و جدیت، راه ماست؛ راه ما به ترکستان نه، به کعبه می‏‌انجامد و راهنمایِ ما درین راه، رسولِ رَه‏‌بَلدی است که در روشنی وحی و تلنگرِ آسمان، به‌ پیش، گام بر می‏‌دارد و ما، پای‌برجای‌پای او می‏‌گذاریم و رَه، می‏‌پیماییم. آیین‏‌نامه‏‌ی کردار و دستور کار ما، خط‏‌های طلانوشت آسمانی‌‏ای‌ست که هرگز به زرق‌وبرق روز، رنگ نمی‌‏بازد و روی‏‌زرد، نمی‏‌گردد؛ و این همه، آن اویی است که بزرگ‏‌آفریدگار ما و هستی و دو گیتی است و برای اوست حیات و ممات و نُسُک و صلات‌مان؛ ما نهالانِ باغ سبز یثرب‌‏ایم و آب‏‌یاری‌‏های خونین‏‌آبِ بدر و احد و خیبر و احزاب، ما را بال‌وبرگ می‏‌دهد و سرفراز میادین حنین و تبوک و طائف و یرموک می‏‌کند.

مرگ، پشت‏‌مان برزمین نمی‌‏زند که برپای‌مان می‏‌دارد؛ مرگِ زید و جعفر و ابن‌رواحه در موته، خالد و مثنی و حارثه و عکرمه و عمرو و سعد و قعقاع‏ی بلند کرد که رعدِ غرش و برق شمشیرشان تا کنون، برگ‌برگ تاریخ را می‏‌لرزاند؛ و مرگ‏‌های کنون نیز، ایستاتر و استوارترِمان، خواهد ساخت!

الموت فی‌سبیل الله أسما أمانینا..

 

اشتراک گذاری
فروغ اندیشه وب‌سایت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *