از لاک خود بیرون آییم!
- فروغ اندیشه
- مقالات دعوتی

نویسنده: استاد عبدالباری قانت
یکی از آفت های که گاه دامنگیر دعوتگران الی الله می شود عادت کردن به شیوه و یا شیوه های بخصوص و محدودی است که به هیچ قیمتی دل شان نیست که از آن بیرون شده و روش ها و وسایل دیگری را برای ادای مسئولیت های ایمانی و دعوی تجربه نمایند.
این نوع برداشت بسته سبب می شود که آن موثریت و مفیدیتی که باید داشته باشند دیگر ندارند و آن تغییراتی که مطلوب است در جامعه و محیط ماحول شان بیاید به تعویق می افتد و مخاطبان و مدعوین شان هم که منتظر تحول های چشم گیر از جانب ایشان اند و آنانی که روشی غیر از روش و عادت دعوتگر را دوست دارند چشم براه مانده و دست آخر خسته می شوند این گونه تلقی می کنند که گویا از این فرد و یا مجموعهی که وی به آن در ارتباط است، کاری ساخته نیست و نوعی یاس و نا امیدی به سراغ شان می آید و در نتیجه این داعی الی الله افراد مستعد و آمادهی را از دست می دهد.
و یا بخشی از توانایی های خود را در راه دعوت به کار انداخته و فکر می شود که دیگر توانی نمانده و از این بیشتر از ما کاری ساخته نیست!
برای حل این مشکل استاد همّام عبدالرحیم سعید در کتاب «قواعد الدعوه الی الله» نکات دقیقی را مطرح می کند که در این مقال کوتاه به فراز های از آن اشاره خواهیم داشت؛ امید که برای تقدیم کنندهی بحث و خواننده گان گرامی مفید افتد.
استاد می فرماید: «مشیت و خواست الله متعال این بوده است که دعوت اسلامی با استفاده و در نظر داشت وسایل بشری به پیش رود، دعوتگر حق: همان کسی است که توانایی دارد تا عالَم اسباب را برای دعوتش به کار اندازد؛ ببینید رسول اکرم صلی الله علیه وسلم اسوه و مقتدای دعوتگران؛ شب را به روز وصل نموده و از تمام وسایل و روش های آمادهی عصر شان بهره می گرفتند و هیچگاه نفرمودند که من با وحی در ارتباطم و روش بخصوصی را در این زمینه تعقیب می نمایم، وقتی به تفصیلات سیرت آن حضرت صلی الله علیه وسلم دقت نماییم متوجه موارد عملی زیادی از این دست می شویم؛ به عنوان مثال وقتی تعدادی از صحابه در غزوهی احد مخالفتی از ایشان بروز می کند و در استفاده از اسباب ووسایل دست داشته کوتاهی می کنند، آن نتیجهی ناگوار به سراغ شان می آید- در حالی که وحی هم نازل می شود و رسول اکرم صلی الله علیه و سلم نیز در میان شان هستند».
الله متعال انسان های مؤمن را مکلف می نماید تا در حد وسع و توان شان مسئولیت های خود را اداء نمایند.
استاد همام سعید وقتی بحث «وسع» و «تکلیف» را مطرح می نماید به یک نکتهی جالب و در عین حال مهم به شرح زیر اشاره می نماید:
«امروزه مردم از آیهی کریمهی » {لا یکلف الله نفساً إلا وسعها} بقره/286. الله متعال هیچ کس را جز به اندازهی توانائیش مکلف نمی سازد. برداشتی دارند که فکر می کنند: «وسع» همان پایین ترین حد توانایی شخص است؛ از همین جا است که این «وسع» به اساس انگیزه ها تغییر نموده و دیگرگون می شود، گاه یک مسلمان ادعاء می کند که یک ساعت بیشتر وقت فراغت ندارد و استدلال می کند «الله متعال هیچ نفسی را بالاتر از توانش مکلف ننموده است» بعد، این تلاش را به دو ساعت می رساند باز می گوید: «الله متعال هیچ نفسی را بالاتر از توانش مکلف ننموده است» سپس می بینیم که وقتش گنجایش سه ساعت کار را هم دارد باز می گوید: «الله متعال هیچ نفسی را بالاتر از توانش مکلف ننموده است».
این دیگرگونی و تغییر در یک حالت و یک زمان دلیل بر این است که ادعاء نخست صحیح نبوده و در بار اول، دوم و سوم از تمام توان خود استفاده نمی نموده است.
اصحاب رسول اکرم صلی الله علیه و سلم از توانمندی های شان خوب بهره می گرفتند:
امروزه دعوتگران اندک فعالیتی می نمایند و از برخی روش ها کار می گیرند و به انتظار نتایج و دست آورد های بزرگ می نشینند؛ در حالی که وقتی به زندگی اصحاب رسول اکرم صلی الله علیه و سلم نظری می اندازیم متوجه می شویم که آن بزرگواران به گونهای دیگری تلاش می نمودند، بیشتر شان را می بینیم که در بیرون از سرزمین ها شان وفات کرده اند؛ ابوایوب انصاری رحمه الله در پشت دیوار های قسطنطنیه دفن می شود، ام حرام بنت ملحان در جزیره قبرص به خاک سپرده می شود، عقبه بن عامر در مصر و حضرت بلال در دمشق می خوابد، به این ترتیب هر یک از صحابهی رسول الله صلی الله علیه وسلم در گوشه ای از زمین به فعالیت می پردازند و بیرق اسلام را به اهتزاز در می آورند و داشته های ارزشمند و غیر ارزشمند خود را در راه دین صرف می کنند. به حق که از ایمان های قوی برخوردارد بودند.
به نکاتی که در زیر می آید منصفانه دقت نماییم و بعد خود را به جای آنان قرار دهیم و مقایسه نماییم:
متصل به غزوهی احد دستور تعیقب مشرکین از طرف رسول الله صلی الله علیه وسلم صادر می شود، اُسید بن حضیر در حالی که هفت زخم برداشته است و قصد تداوی آنها را دارد به مجرد شنیدن پیام رسول الله صلی الله علیه وسلم مبنی بر بیرون شدن؛ می گوید: «سمعا وطاعه» شنیدم و اطاعت نمودم! سلاح را می گیرد و حرکت می کند، و منتظر تداوی نمی ماند، از بنی سلمه کسانی بیرون می شوند که چهل زخم برداشتند!!! طفیل بن نعمان سیزده زخم، خراش بن صمه ده زخم. اینها در غزوهی حمراء الاسد بوده است.
استاد همام سعید بعد از بیان موارد فوق می گوید: «این بهترین دلیل است بر این که ارادهی قوی چنان تلاش های را تقدیم می نماید که دشواری ها و دردها را به چالش می کشد. ارادهی ضعیف اگر تمام وسایل و امکانات هم برایش مهیا باشد کاری از پیش برده نمی تواند»
از همین جا است که الله متعال یاران نازنین رسول الله صلی الله علیه وسلم را در کلام جاودانه اش که همیشه تلاوت می شود؛ چنین توصیف می نماید:
(الَّذِینَ اسْتَجَابُواْ لِلّهِ وَالرَّسُولِ مِن بَعْدِ مَا أَصَابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذِینَ أَحْسَنُواْ مِنْهُمْ وَاتَّقَواْ أَجْرٌ عَظِیمٌ) آلعمران/152
کسانی که پس از (آن همه) زخمهایی که خوردند و جراحتهایی که برداشتند، فرمان الله و پیغمبر را اجابت کردند (و هنوز زخمهای جنگ احد التیام نیافته به تعقیب مشرکان پرداختند و به سوی حمْراءُ اْلاُسُد شتافتند و بدین وسیله کار بسیار نیکویی کردند،) برای کسانی از آنان که (چنین کار) نیکی کردند و تقوا پیشه کردند اجر و پاداش بس بزرگی است.
با امید این که داعیان الی الله که تعقیب کنندهگان مسیر اصحاب رسول الله صلی الله علیه وسلم اند، در عصر حاضر نیز آن خاطرات را زنده نمایند. هرچند الحمد لله در این ایامی که این مقاله ترتیب می شود جهان شاهد نمونه های گرانسنگی از موقف های شجاعانه و عزت مندانهی فرزندان حرکت اسلامی در زادگاه اولیه اش (مصر) بوده که همهی جهانیان دست به دندان ماندند که عقیده و فکر اسلامی چه افرادی را ساخته و پرداخته است. و این موقف گیری ها، نشان از جاودانگی، فرازمانی و فرامکانی آموزه های اسلامی است. و در اهل دعوت اسلامی این احساس را تقویت می بخشد که از همه توانایی ها و وسایل متنوع دست داشته خویش کار گرفته و در راه مزین ساختن فرد، خانواده و جامعهی اسلامی به ارزشهای والایی این دین حنیف از هیچ سعی و تلاشی دریغ نورزند.
